English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crusader U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
veterans U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
contributors U شرکت کننده
participant U شرکت کننده
contributor U شرکت کننده
participating U شرکت کننده
participative U شرکت کننده
entry U شرکت کننده
participants U شرکت کننده
supply company U شرکت تامین کننده
marathoner U شرکت کننده ماراتون
participant observer U مشاهده گر شرکت کننده
napping U بهترین شرکت کننده
suppliers U شرکت تولید کننده
supplier U شرکت تولید کننده
symposiast U شرکت کننده درسمپوزیم
naps U بهترین شرکت کننده
nap U بهترین شرکت کننده
napped U بهترین شرکت کننده
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
tenderer U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
tenderer U شرکت کننده در مزایده یامناقصه
walkers U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
merrymaker U شرکت کننده درجشن وسرور
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
walker U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
sortie number U تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
pentathlete U شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
deathlete U شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
producers U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler U شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
service component U نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
producer U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
pacer U شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order U دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
camper U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
forty niner U شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
pcm U شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
cruciate U صلیبی
cruciferous U صلیبی
crusade wars U جنگهای صلیبی
lantern-tower U برج صلیبی
roman cross U حرکت صلیبی
cross stay U تقویت صلیبی
four way rim wrench U اچار صلیبی
staghorn U موت صلیبی
cross aisal U راهروی صلیبی
joystick switch U کلید صلیبی
four way switch U کلید صلیبی
intermediate switch U کلید صلیبی
cross-church U کلیسای صلیبی
brace and counterbrace U تخته صلیبی
crosstree mast U دکل صلیبی
crusading U جنگ صلیبی
crossbows U کمان صلیبی
crossbow U کمان صلیبی
crusades U جنگ صلیبی
crusade U جنگ صلیبی
crusaded U جنگ صلیبی
shot putters U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
crossbow man U کمانگیر با کمان صلیبی
recessed head machine screw U پیچ فاق صلیبی
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
king's round U مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
crusader U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
crusaders U نوعی هواپیمای جنگنده یک موتوره و یکنفره جنگجوی صلیبی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phillips nut U مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
halved U اتصال نیم نیم صلیبی
halve U اتصال نیم نیم صلیبی
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
partnership U شرکت
firmer U شرکت
firm U شرکت
partnerships U شرکت
handing U شرکت
contributions U شرکت
hand U شرکت
contribution U شرکت
enterprises U شرکت
firmest U شرکت
firms U شرکت
company U شرکت
cahoot U شرکت
companies U شرکت
enterprise U شرکت
incorporation U شرکت
house U شرکت
associations U شرکت
participation U شرکت
association U شرکت
business U شرکت
consociation U شرکت
corporation U شرکت
businesses U شرکت
corporations U شرکت
housed U شرکت
houses U شرکت
concerns U شرکت
concern U شرکت
fellowsh U شرکت
EIS U ول شرکت
cooperative company U شرکت تعاونی
unlimited liability company U شرکت تضامنی
cooperative society U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
participable U شرکت کردنی
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
mutual company U شرکت تعاونی
equity U حق صاحبان شرکت
house flag U پرچم شرکت
civil partnership U شرکت مدنی
equities U حق صاحبان شرکت
general partnership U شرکت تضامنی
parent company U شرکت مادر
businesses U شرکت تجاری
societies U شرکت کمیته
winding up U انحلال شرکت
parcenary U شرکت در ارث
champerty U شرکت در دعوا
certificate of incorporation U شرکت نامه
corporately U بصورت شرکت
parcenary U شرکت مشاع
parent company U شرکت اصلی
corporativism U شرکت گرایی
business U شرکت تجاری
society U شرکت کمیته
pall bearer U شرکت میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com