Perdic | شرکت عامل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	acting company U	شرکت عامل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	Novell U	شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
	chairman of the board [of directors/managers] U	مدیر عامل [شرکت]
	president of the board [ American E] U	مدیر عامل [شرکت]
	chief executive officer [CEO] [American E] U	مدیر عامل [شرکت]
Other Matches

	cyanogen agent U	عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
	reserved character U	حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
	actuator U	محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
	letterhead U	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
	letterheads U	مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
	compaq computer corporation U	شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
	capital intensive goods U	کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
	derived demand U	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
	shelling U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shell U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shells U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	limited company U	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
	constituent company U	شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
	piggyback U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	class a agent officer U	افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
	blood agent U	عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
	piggybacks U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	international finance corporation U	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
	parent company U	شرکت مادر شرکت مرکزی
	private U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	privates U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	outsource U	به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	EXE file U	در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
	components U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	component U	اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
	paperless U	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
	houses U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	house U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	housed U	1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
	MS DOS U	سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
	business group U	شرکت سهامی [شرکت]
	body corporate U	شرکت شرکت سهامی
	army component U	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
	component command U	قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
	element U	عامل
	actions U	عامل
	action U	عامل
	agencies U	عامل
	assignee U	عامل
	doer U	عامل
	doers U	عامل
	agent representative U	عامل
	elements U	عامل
	attorney U	عامل
	propellant U	عامل
	agents U	عامل
	attorneys U	عامل
	v factor U	عامل وی
	principal U	عامل
	principals U	عامل
	parameter U	عامل
	parameters U	عامل
	agent U	عامل
	devices U	عامل
	device U	عامل
	acting U	عامل
	operating U	عامل
	operant U	عامل
	factors U	عامل
	operators U	عامل
	propellent U	عامل
	functionery U	عامل
	operator U	عامل
	operatives U	عامل
	operative U	عامل
	agency U	عامل
	procurator U	عامل
	procurators U	عامل
	propellants U	عامل
	coagent U	هم عامل
	active U	عامل
	factor U	عامل
	pesticides U	عامل ضد طاعون
	mouthpiece U	سخنگو عامل
	pesticide U	عامل ضد طاعون
	noise U	عامل مخل
	mouthpieces U	سخنگو عامل
	noises U	عامل مخل
	agent U	عامل اطلاعاتی
	operating system U	سیستم عامل
	OS U	سیستم عامل
	managing directors U	مدیر عامل
	leaven U	عامل کارگر
	leavening U	عامل کارگر
	preventive U	عامل جلوگیری
	general factor U	عامل عمومی
	agent U	واسطه عامل
	managing director U	مدیر عامل
	leavens U	عامل کارگر
	operating systems U	سیستم عامل
	depressant U	عامل پریشانی
	factor of production U	عامل تولید
	factor of safety U	عامل تامین
	factor of safety U	عامل اطمینان
	factoring U	عامل یابی
	factoring agent U	عامل تنزیل
	factorization U	عامل بندی
	precipitating factor U	عامل اشکارساز
	firing device U	عامل منفجرکننده
	extrinsic factor U	عامل خارجی
	executive agent U	عامل اجرایی
	developer agent U	عامل فهور
	disbursing officer U	افسر عامل
	dispersing agent U	عامل پاشنده
	pull device U	عامل کششی
	distilled mustard U	عامل خردلی
	distractor U	عامل حواسپرتی
	psychochemical agent U	عامل عصبی
	dual agent U	عامل دو جانبه
	fixing agent U	عامل تثبیت
	foaming agent U	عامل کف زای
	precipitant U	عامل رسوب
	lacrimatory factor U	عامل اشک زا
	parasiticide U	عامل طفیلی کش
	limiting factor U	عامل محدودکننده
	oxidizing agent U	عامل اکسنده
	oxidizing agent U	عامل اکسیداسیون
	operating system/ U	سیستم عامل دو
	masking agent U	عامل پوشاننده
	operating handle U	دستگیره عامل
	interleave factor U	عامل جاگذاری
	insurance agent U	عامل بیمه
	fusing agent U	عامل ذوب
	galactogogue U	عامل شیرزایاشیرافزا
	growth factor U	عامل رشد
	human factor U	عامل انسانی
	hypo U	عامل محرک
	idle characters U	کاراکترهای عامل
	igniting agent U	عامل احتراق
	impelent U	عامل محرک
	operating agency U	شعبه عامل
	agents U	واسطه عامل
	absorbing agent U	عامل جذب
	accountable disbursing officer U	افسر عامل
	acid function U	عامل اسیدی
	active defense U	پدافند عامل
	active defense U	دفاع عامل
	active element U	عنصر عامل
	active material U	مواد عامل
	addition agent U	عامل افزودنی
	aborticide U	عامل سقط
	reactors U	عامل واکنش
	agents U	عامل اطلاعاتی
	be-all and end-all U	عامل عمده
	working fluid U	سیال عامل
	unique factor U	عامل یگانه
	prime mover U	عامل محرک کل
	prime movers U	عامل محرک کل
	reactor U	عامل واکنش
	adhesion agent U	عامل چسبندگی
	air entraining agent U	عامل هوادهنده
	anticrop agent U	عامل ضد غلات
	sealant U	عامل درزگیر
	combination influence U	عامل ترکیبی
	safety factor U	عامل تامین
	common factor U	عامل مشترک
	releasing agent U	عامل رهاکننده
	reducing agent U	عامل کاهنده
	cyanogen agent U	عامل سیانید
	reducer U	عامل کم کننده
	self execuiting U	عامل فی نفسه
	sense organ U	عامل احساس
	structure factor U	عامل ساختار
	biological agent U	عامل میکربی
	biological agent U	عامل زیستی
	bleaching agent U	عامل رنگبر
	blister agent U	عامل تاول زا
	blowing agent U	عامل پف کننده
	characteristic action U	عامل مشخصه
	chemical agent U	عامل شیمیایی
	demasking agent U	عامل عریانساز
	presses U	عامل موثر
	press U	عامل موثر
	passive U	غیر عامل
	potential U	عامل بالقوه
	coefficients U	عامل مشترک
	coefficient U	عامل مشترک
	potential <adj.> U	عامل بالقوه
	potential U	عامل بالفعل
	executives U	مدیر عامل
	executive U	مدیر عامل
	passives U	غیر عامل
	effective U	عامل موثر
	absorbent U	عامل جذب
	factors U	عامل مشترک
	factor U	عامل مشترک
	disk drive controller U	سیستم عامل دیسک
	emulsifying agent U	عامل امولسیون کننده
	tape operating system U	سیستم عامل نوار
	atomic scattering factor U	عامل شکل اتمی
	atomic form factor U	عامل شکل اتمی
	to turn the scales U	عامل شاخص بودن
	emulsifor U	عامل امولسیون کننده
	determinants U	عامل تعیین کننده
	host operating system U	سیستم عامل میزبان
	disperser U	عامل امولسیون کننده
	pull release U	عامل قطع کشش
	discriminated operant U	رفتار عامل افتراقی
	higher order factor U	عامل مرتبه بالا