English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
joint stock company U شرکت سهامی
joint stock U شرکت سهامی
stock company U شرکت سهامی
joint-stock company U شرکت سهامی
joint-stock companies U شرکت سهامی
corporation U شرکت سهامی
corporations U شرکت سهامی
corporate tax U مالیات بر شرکت سهامی
corporate profit U سود شرکت سهامی
public companies U شرکت سهامی عام
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
public company U شرکت سهامی عام
public corporation U شرکت سهامی عام
public joint stock company U شرکت سهامی عام
joint stock partnership U شرکت مختلط سهامی
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
actionary U دارندهء سهام شرکت سهامی سهامدار
business group U شرکت سهامی [شرکت]
body corporate U شرکت شرکت سهامی
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
giant corporation U شرکت بزرگ
names U نام یک شرکت بزرگ
name U نام یک شرکت بزرگ
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
cyber U یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
appleline U IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
joint stock U سهامی
partnerships U سهامی
partnership U سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
auditor U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
auditors U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
qualifying shares U سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
c. prefrential shares U سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
contributions U شرکت
businesses U شرکت
firmest U شرکت
incorporation U شرکت
firmer U شرکت
contribution U شرکت
fellowsh U شرکت
cahoot U شرکت
firm U شرکت
firms U شرکت
company U شرکت
partnerships U شرکت
enterprise U شرکت
enterprises U شرکت
companies U شرکت
associations U شرکت
participation U شرکت
concerns U شرکت
association U شرکت
partnership U شرکت
concern U شرکت
corporation U شرکت
house U شرکت
business U شرکت
housed U شرکت
houses U شرکت
consociation U شرکت
corporations U شرکت
EIS U ول شرکت
hand U شرکت
handing U شرکت
winding up U انحلال شرکت
airline U شرکت هواپیمایی
airlines U شرکت هواپیمایی
participated U شرکت کردن
equities U حق صاحبان شرکت
equity U حق صاحبان شرکت
C.O U مخفف شرکت
participates U شرکت کردن
participate U شرکت کردن
trading company U شرکت تجارتی
contributes U شرکت کردن
contributor U شرکت کننده
tandy corporation U شرکت Tandy
stand-in U شرکت کردن
take a hand at U شرکت کردن در
subsidiary company U شرکت فرعی
contributed U شرکت کردن
stand-ins U شرکت کردن
contributing U شرکت کردن
unity U وحدت شرکت
contributors U شرکت کننده
voluntary partnership U شرکت اختیاری
shipping agent U شرکت حمل
unlimited liability company U شرکت تضامنی
stand in U شرکت کردن
sit out U شرکت نداشتن در
to sit out U شرکت نداشتن در
to play at U شرکت کردن در
contribute U شرکت کردن
foundered U موسس شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
shipping company U شرکت کشتیرانی
entrepreneurs U موسس شرکت
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
foundering U موسس شرکت
partake U شرکت کردن
participants U شرکت کننده
founder U موسس شرکت
participable U شرکت بردار
participable U شرکت کردنی
participation U شرکت کردن
founders U موسس شرکت
participative U شرکت کننده
participation U شرکت در جرم
private company U شرکت خصوصی
pall bearer U شرکت میکند
entry U شرکت کننده
parent company U شرکت اصلی
proprietary company U شرکت خصوصی
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
ncr corporation U شرکت NCR
memorandum of association U اساسنامه شرکت
proportional liability partnership U شرکت نسبی
complicity U شرکت در جرم
partaking U شرکت کردن
partaken U شرکت کردن
partakes U شرکت کردن
private corporation U شرکت خصوصی
businesses U شرکت تجاری
business U شرکت تجاری
parent company U شرکت مادر
participant U شرکت کننده
parcenary U شرکت مشاع
parcenary U شرکت در ارث
memorandom of association U اساسنامه شرکت
electric company U شرکت برق
corporatism U شرکت گرایی
compulsory partnership U شرکت قهری
participating U شرکت کننده
company union U اتحادیه شرکت
company secretary U منشی شرکت
company seal U مهر شرکت
acting company U شرکت عامل
economic unit U خانوار شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
holding company U شرکت مرکزی
dissolution of a company U انحلال شرکت
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
corporativism U شرکت گرایی
corporately U بصورت شرکت
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
cooperative society U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
article of a company U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
artieles of association U شرکت ناور
associated company U شرکت وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com