English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supply company U شرکت تامین کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
finance company U شرکت تامین مالی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
power supply U تامین کننده برق
garnisher U تامین کننده خواسته یامدعابه
America Online U بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
participant U شرکت کننده
contributor U شرکت کننده
contributors U شرکت کننده
participating U شرکت کننده
entry U شرکت کننده
participative U شرکت کننده
participants U شرکت کننده
symposiast U شرکت کننده درسمپوزیم
supplier U شرکت تولید کننده
naps U بهترین شرکت کننده
participant observer U مشاهده گر شرکت کننده
napped U بهترین شرکت کننده
nap U بهترین شرکت کننده
napping U بهترین شرکت کننده
suppliers U شرکت تولید کننده
marathoner U شرکت کننده ماراتون
retrieval U سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
walkers U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
merrymaker U شرکت کننده درجشن وسرور
tenderer U شرکت کننده در مزایده یامناقصه
bidders U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
crusader U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
crusaders U شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer U شرکت کننده در مناقصه یامزایده
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
walker U شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
sortie number U تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
producer U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
hurdler U شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
producers U شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
pentathlete U شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
service component U نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
deathlete U شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pacer U شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
component change order U دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
attack transport U ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
garnishee U کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
campers U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper U شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veterans U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
forty niner U شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
air force component U نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
remand U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanding U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands U اخذ تامین مجدد تشدید تامین
garnishment U تامین خواسته حکم تامین مدعابه
underwriter U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters U صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pcm U شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
point of presence U شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
shot putters U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter U شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate U شرکت شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
securement U تامین
water supply U تامین اب
safety U تامین
securing U تامین
safety limit U حد تامین
security U تامین
water supplies U تامین اب
cover U تامین
hedging U تامین
coverings U تامین
covers U تامین
quia timet U حکم تامین
local security U تامین محلی
secure U تامین شده
secure U درامان تامین
insuring U تامین کردن
cryptosecurity U تامین رمز
covers U تامین کردن
protection U تامین نامه
preservation of evidence U تامین دلیل
financiers U تامین اعتبارکننده
security U تامین مصونیت
secures U درامان تامین
coverings U تامین کردن
social security U تامین اجتماعی
insures U تامین کردن
ensuring U تامین کردن
appropriation reimbur sement U تامین اعتبار
cover U تامین کردن
buffer zones U منطقه تامین
buffer zone U منطقه تامین
troop safety U تامین عده ها
ensures U تامین کردن
ensured U تامین کردن
take care of U تامین کردن
transmission security U تامین مخابره
area security U تامین منطقه
ensure U تامین کردن
fulfill U تامین کردن
secure U تامین کردن
procurement U تامین اماد
the rule of law U تامین قانونی
the rule of law U تامین قضایی
financier U تامین اعتبارکننده
buffer stock U تامین ذخیره
chemical security U تامین شیمیایی
guarantees U تامین کردن
safety diagram U دیاگرام تامین
committment U تامین اعتبار
communication security U تامین مخابراتی
physical security U تامین تاسیسات
collective security U تامین اجتماعی
internal security U تامین داخلی
signal security U تامین مخابراتی
electronic security U تامین الکترونیکی
supply port U درگاه تامین
funding U تامین وجه
guarantee U تامین کردن
factor of safety U عامل تامین
guaranteed U تامین کردن
secures U تامین کردن
supplying U تامین کردن
safety stakes U دستکهای تامین
give security for U تامین کردن
insecurity U عدم تامین
supply U تامین کردن
safety factor U عامل تامین
provisioning U تامین ذخیره
supplied U تامین کردن
transmission security U تامین ارسال
safety factor U ضریب تامین
secures U تامین شده
continuing appropriation U تامین اعتبار پیوسته
ups U تامین برق بی وقفه
secures U مطمئن تامین کردن
secure U تامین کردن هدف
system maintenance U تامین و نگهداری سیستم
secures U تامین کردن هدف
guaranteed U تامین تضمین کردن
to ensure something U تامین کردن [چیزی]
deficit financing U تامین کسر بودجه
guarantee U تامین تضمین کردن
guarantees U تامین تضمین کردن
secure U مطمئن تامین کردن
make up a deficit U تامین کردن کسری
levy a sum on a person's property U تامین خواسته کردن
finance U تامین هزینه پولی
safety officer U افسر تامین یکان
emanitions security U تامین ضد استراق سمع تامین استراق سمع
safety U برقرار کردن تامین
continuing appropriation U مداومت تامین اعتبار
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
victual U خواربار تامین کردن
self protection U برقراری تامین از خود
financed U تامین هزینه پولی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com