Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 242 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intensity of current
U
شدت جریان الکتریکی
electric current intensity
U
شدت جریان الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
alternating current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
polarities
U
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity
U
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
circuit
U
جریان الکتریکی
circuits
U
جریان الکتریکی
volt
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ma
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
mas
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
conduct
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducted
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducting
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducts
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
batteries
U
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery
U
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
commutation
U
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
electric arc current
U
جریان قوس الکتریکی
electrodynamics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
milliampere
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
terminator
U
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
to shuntan electric current
U
یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن
transformator
U
الت تبدیل شکل جریان الکتریکی
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
gas electric generating set
U
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
electrical
U
الکتریکی
electrotechnical
U
الکتریکی
electric
U
الکتریکی
electrical analogue
U
مشابهات الکتریکی
electric wind
U
باد الکتریکی
electric arc
U
قوس الکتریکی
electric drive
U
محرکه الکتریکی
dielectric polarization
U
قطبش دی الکتریکی
voltages
U
فشار الکتریکی
voltage
U
فشار الکتریکی
electric balance
U
تعادل الکتریکی
electric attraction
U
جاذبه الکتریکی
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
electric eye
U
چشم الکتریکی
electric brake
U
ترمز الکتریکی
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric machine
U
ماشین الکتریکی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
dielectric strain
U
بار دی الکتریکی
dielectric stress
U
بار دی الکتریکی
electric resistance
U
مقاومت الکتریکی
dielectric strength
U
پایدار دی الکتریکی
electrical connections
U
اتصالات الکتریکی
dielectric power
U
قدرت دی الکتریکی
circuits
U
اتصال الکتریکی
dielectric viscosity
U
لختی دی الکتریکی
electric clock
U
ساعت الکتریکی
electric energy
U
انرژی الکتریکی
circuit
U
اتصال الکتریکی
electric break down
U
شکست الکتریکی
engine
U
موتورغیر الکتریکی
electric heater
U
گرم کن الکتریکی
electrode
U
قطب الکتریکی
electric tension
U
فشار الکتریکی
electric coupling
U
تزویج الکتریکی
image
U
تصویر الکتریکی
electric force
U
نیروی الکتریکی
electric coupling
U
پیوست الکتریکی
electric flux
U
شار الکتریکی
resistors
U
مقاومت الکتریکی
resistor
U
مقاومت الکتریکی
transcriptions
U
ضبط الکتریکی
transcription
U
ضبط الکتریکی
electrodes
U
قطب الکتریکی
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
voltaism
U
ولتاژ الکتریکی
electric control
U
کنترل الکتریکی
electric traction
U
کشش الکتریکی
discharges
U
تخلیه الکتریکی
electrolysis
U
تجزیه الکتریکی
discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric circuit
U
مدار الکتریکی
electric wave
U
موج الکتریکی
electric charge
U
بار الکتریکی
magic eye
U
چشم الکتریکی
electric component
U
قطعه الکتریکی
electric traction
U
قوه الکتریکی
electric contact
U
کنتاکت الکتریکی
flux
U
فلوی الکتریکی
images
U
تصویر الکتریکی
electric potential
U
پتانسیل الکتریکی
electric field
U
میدان الکتریکی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
electric constant
U
ثابت الکتریکی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
electric bulb
U
لامپ الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
isolate
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
electromigration
U
مهاجرت الکتریکی
isolating
U
به صورت الکتریکی
electromotor
U
محرک الکتریکی
electromotor
U
موتور الکتریکی
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
conduction
U
رسانایی الکتریکی
galvano cautery
U
داغ الکتریکی
electric filter
U
صافی الکتریکی
electric welding
U
جوشکاری الکتریکی
conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی
capacitance
U
فرفیت الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
electrolytic iron
U
اهن الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
electropathy
U
مداوای الکتریکی
all electric
U
تماما" الکتریکی
electrovalence
U
فرفیت الکتریکی
electric shocks
U
شوک الکتریکی
electric shock
U
شوک الکتریکی
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
electrical
U
سیستم الکتریکی
gold contacts
U
اتصالات الکتریکی
gyro compass
U
قطبنمای الکتریکی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
electrovalency
U
فرفیت الکتریکی
air dielectric
U
دی الکتریکی هوا
electrified
U
الکتریکی کردن
electrifies
U
الکتریکی کردن
electrify
U
الکتریکی کردن
electrifying
U
الکتریکی کردن
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
specific conductance
U
رسانندگی الکتریکی
electroplating
U
ابکاری الکتریکی
static breeze
U
وزش الکتریکی
electrical conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
electrise
U
الکتریکی کردن
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
U
مقاومت الکتریکی
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
electrical conduction
U
رسانش الکتریکی
electrical model
U
مدل الکتریکی
electrical conductance
U
رسانایی الکتریکی
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
electrical breeze
U
وزش الکتریکی
charge
U
بار الکتریکی
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
electrical degree
U
درجه الکتریکی
electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
charges
U
بار الکتریکی
specific electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی مخصوص
rheostat
U
جنبه مقاومت الکتریکی
discharges
U
اخراج تخلیه الکتریکی
low loss ceramics
U
سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
collectors
U
جاروی الکتریکی جارو
discharge
U
اخراج تخلیه الکتریکی
dielectric loss factor
U
ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric phase angle
U
زاویه فاز دی الکتریکی
bias
U
سطح مرجع الکتریکی
biases
U
سطح مرجع الکتریکی
line of electric field strength
U
خط شدت میدان الکتریکی
dielectric power factor
U
ضریب قدرت دی الکتریکی
klaxons
U
بوق الکتریکی پرصدا
klaxon
U
بوق الکتریکی پرصدا
voltage stability
U
ثبات فشار الکتریکی
conservation of charge
U
بقای بار الکتریکی
residual charge
U
بار الکتریکی مانده
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
dielectric resistance
U
مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric loss angle
U
زاویه اتلاف دی الکتریکی
permitivity
U
نفوذ پذیری الکتریکی
voltage stabilization
U
تثبیت فشار الکتریکی
pelorus
U
پایه قطبنمای الکتریکی
voltage source
U
منبع فشار الکتریکی
voltage drop
U
افت فشار الکتریکی
coupler plug
U
دوشاخه وسایل الکتریکی
oil filled cable
U
کابل روغنی الکتریکی
collector
U
جاروی الکتریکی جارو
mechanical energy reservoir
U
منبع انرژی الکتریکی
connector
U
مین مسیر الکتریکی
echo sounding machine
U
عمق یاب الکتریکی
constant voltage
U
فشار الکتریکی ثابت
latent electronic image
U
تصویر الکتریکی پنهان
absolute electrical units
U
واحدهای الکتریکی مطلق
failures
U
مین توان الکتریکی
failure
U
مین توان الکتریکی
luminous discharge lamp
U
لامپ تخلیه الکتریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com