English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
spidery U شبیه عنکبوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spider U عنکبوت
spiders U عنکبوت
web spinner U عنکبوت
araneid U عنکبوت
harvestman U نوعی عنکبوت
arachneophobia U عنکبوت هراسی
spider's web U تار عنکبوت
webby U پر ازتار عنکبوت و غیره
insect U کرم ریز عنکبوت
insects U کرم ریز عنکبوت
I stamped on the spider . U عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
gossamer U لعاب خورشید لعاب عنکبوت
papilionaceous U شبیه
similar to that U شبیه به ان
similiar U شبیه
personator U شبیه
simile U شبیه
makes U شبیه
imitation U شبیه
medals U شبیه
similar U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
nearest U شبیه
nearer U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
analogous U شبیه
similes U شبیه
make U شبیه
imitations U شبیه
simulant U شبیه
related <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
anthoid U شبیه به گل
similar <adj.> U شبیه
medal U شبیه
akin <adj.> U شبیه
feathery U شبیه به پر
quasi U شبیه
wifelike U شبیه زن
womanlike U شبیه زن
alike <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
more like;most like U شبیه تر
pygidial U شبیه دم
likens U شبیه شدن
rivalling U نظیر شبیه
likens U شبیه کردن
likening U شبیه کردن
likening U شبیه شدن
rivalled U نظیر شبیه
palmate U شبیه پنجه
panduriform U شبیه ویولون
ovine U شبیه گوسفند
palating U شبیه کاخ
osteal U شبیه استخوان
phylloid U شبیه برگ
rival U نظیر شبیه
rivaled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
likened U شبیه شدن
likened U شبیه کردن
equal U همرتبه شبیه
polypose U شبیه بواسیرلحمی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
prismoidal U شبیه منشور
protean U شبیه Proteus
psittaceous U شبیه طوطی
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
reniform U شبیه کلیه
assimilating U شبیه ساختن
rhizome U شبیه ریشه
assimilates U شبیه ساختن
rooty U شبیه ریشه
equaled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
equalled U همرتبه شبیه
liken U شبیه شدن
liken U شبیه کردن
piscine U شبیه ماهی
pisiform U شبیه نخود
platinoid U شبیه پلاتین
platy U شبیه بشقاب
plexiform U شبیه شبکه
assimilated U شبیه ساختن
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plumy U شبیه پر کرکی
equals U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
assimilate U شبیه ساختن
chartaceous U شبیه کاغذ
encephaloid U شبیه مغز
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
epithelial U شبیه بشرهای
adrenergic U شبیه ادرنالین
nebulous U شبیه سحاب
eugenoid U شبیه اوگانا
farfetched U شبیه بعید
fiddleback U شبیه ویولون
stellar U شبیه ستاره
fiddleback U شبیه کمانچه
airily U شبیه هوا
for all the world like U کاملا` شبیه
argillaceous U شبیه خاک رس
dermoidal U شبیه پوست
cervine U شبیه گوزن
chochleate U شبیه صدف
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
crystalloid U شبیه بلور
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
assonant U شبیه در صدا
dermoid U شبیه پوست
simulated U شبیه ساخته
ghostliness U شبیه به روح
goosey U شبیه غاز
lupin U شبیه گرگ
lupine U شبیه گرگ
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
alike U شبیه یکسان
molluscoid U شبیه نرم تن
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
more like;most like U شبیه ترین
nomological U شبیه قانون
ophidian U شبیه مار
ophitic U شبیه مار
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
goosy U شبیه غاز
grapy U شبیه انگور
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
oleaginous U شبیه روغن
henny U شبیه بمرغ
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
lacertilian U شبیه مارمولک
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
popish U شبیه کاتولیک
rivals U نظیر شبیه
pithy U شبیه مغز
simulators U شبیه ساز
epithelioid U شبیه بشرهای
taffia U مشروبی شبیه رم
simulator U شبیه ساز
tafia U مشروبی شبیه رم
take after U شبیه بودن
the d. U فن شبیه سازی
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
tonsillar U شبیه لوزتین
trapezium U شبیه ذوذنقه
trichoid U شبیه موی
stomatic U شبیه دهان
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
sulfurous U شبیه گوگرد
sulphurous U شبیه گوگرد
susurrous U شبیه نجوا
susurrus U شبیه نجوا
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
steamier U شبیه بخار
sylphlike U شبیه جن هوایی
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
asteroids U شبیه ستاره
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
spidery U شبیه تارعنکبوت
whippy U شبیه شلاق
woodsy U شبیه چنگل
image U شبیه سازی
images U شبیه سازی
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
uncial U شبیه یک دوازدهم
ungual U سم دار شبیه سم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com