English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
penile U شبیه الت رجولیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
masculinity U رجولیت
virility U رجولیت
manhood U رجولیت
penises U الت رجولیت
indication of masculinity U علایم رجولیت
penis U الت رجولیت
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
wirility U مردی رجولیت قوه مردی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
similar to that U شبیه به ان
more like;most like U شبیه تر
nearer U شبیه
personator U شبیه
similar U شبیه
near U شبیه
near- U شبیه
feathery U شبیه به پر
wifelike U شبیه زن
imitations U شبیه
imitation U شبیه
simulant U شبیه
medals U شبیه
womanlike U شبیه زن
medal U شبیه
similiar U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
nearest U شبیه
neared U شبیه
similes U شبیه
analogous U شبیه
akin <adj.> U شبیه
anthoid U شبیه به گل
pygidial U شبیه دم
related <adj.> U شبیه
quasi U شبیه
similar <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
simile U شبیه
make U شبیه
papilionaceous U شبیه
luteous U شبیه گل
makes U شبیه
equal U همرتبه شبیه
likened U شبیه کردن
soupy U شبیه ابگوشت
dermoid U شبیه پوست
likened U شبیه شدن
likening U شبیه کردن
susurrous U شبیه نجوا
likening U شبیه شدن
equaled U همرتبه شبیه
equaling U همرتبه شبیه
anthropomorphic U شبیه انسان
dermoidal U شبیه پوست
snuffy U شبیه انفیه
platy U شبیه بشقاب
snakelike U شبیه مار
equals U همرتبه شبیه
plexiform U شبیه شبکه
liken U شبیه کردن
liken U شبیه شدن
equalled U همرتبه شبیه
platinoid U شبیه پلاتین
spathulate U شبیه مرهم کش
sulfurous U شبیه گوگرد
styloid U شبیه نیزه
splenoid U شبیه به طحال
phylloid U شبیه برگ
stubbly U شبیه کاهبن
stomatic U شبیه دهان
assimilate U شبیه ساختن
assimilating U شبیه ساختن
equalling U همرتبه شبیه
assimilated U شبیه ساختن
panduriform U شبیه ویولون
spheroid U شبیه کره
piscine U شبیه ماهی
spatulate U شبیه مرهم کش
encephaloid U شبیه مغز
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
eugenoid U شبیه اوگانا
sylphlike U شبیه جن هوایی
assimilates U شبیه ساختن
susurrus U شبیه نجوا
pisiform U شبیه نخود
sulphurous U شبیه گوگرد
epithelioid U شبیه بشرهای
stellar U شبیه ستاره
epithelial U شبیه بشرهای
popish U شبیه کاتولیک
scotic U شبیه اسکاتلندیها
nebulous U شبیه سحاب
screwlike U شبیه اچار
libriform U شبیه لیف
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
protean U شبیه Proteus
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
sagittate U شبیه تیر
psittaceous U شبیه طوطی
berrylike U شبیه توت
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
adrenergic U شبیه ادرنالین
aliform U شبیه بال
simulated U شبیه ساخته
alkaloid U شبیه قلیا
reniform U شبیه کلیه
rhizome U شبیه ریشه
argillaceous U شبیه خاک رس
rooty U شبیه ریشه
assonant U شبیه در صدا
b U هرشکلی شبیه به B
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
rival U نظیر شبیه
chartaceous U شبیه کاغذ
plumy U شبیه پر کرکی
chochleate U شبیه صدف
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
claustral U شبیه حجره
computer simulation U شبیه سازی
plexiform U شبکهای شبیه رگ
sloughy U شبیه دله
crystalloid U شبیه بلور
rivaled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
prismoidal U شبیه منشور
shrubby U شبیه بوته
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
butyraceous U شبیه کره
carinal U شبیه زورق
cervine U شبیه گوزن
polypous U شبیه بواسیرلحمی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
rivals U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
likens U شبیه شدن
steamiest U شبیه بخار
ghostliness U شبیه به روح
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
more like;most like U شبیه ترین
whippy U شبیه شلاق
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
adenoidal U شبیه غده
woodsy U شبیه چنگل
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
nomological U شبیه قانون
oleaginous U شبیه روغن
ophidian U شبیه مار
steamier U شبیه بخار
virgulate U شبیه میله
ovine U شبیه گوسفند
osteal U شبیه استخوان
simulators U شبیه ساز
ophitic U شبیه مار
simulant of U مانند شبیه
grapy U شبیه انگور
molluscoid U شبیه نرم تن
haematoid U شبیه بخون
lupin U شبیه گرگ
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
limacine U شبیه نرم تن
lacertilian U شبیه مارمولک
limaciform U شبیه نرم تن
lilied U شبیه سوسن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lupine U شبیه گرگ
henny U شبیه بمرغ
likens U شبیه کردن
haemoid U شبیه خون
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
spidery U شبیه تارعنکبوت
spidery U شبیه عنکبوت
simulator U شبیه ساز
take after U شبیه بودن
fiddleback U شبیه کمانچه
bent U علف شبیه نی
the profession U اهل شبیه
palmate U شبیه پنجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com