Perdic | سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	needle U	سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
	needled U	سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
	needles U	سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
	needling U	سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
	matrixes U	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
	letter quality printing U	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
	overlaps U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	overlapped U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	overlap U	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
	prints U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	printed U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	print U	بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
	printhead U	1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
	wires U	چاپگر Matrix-dot
	wire U	چاپگر Matrix-dot
	clapper U	بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
	clappers U	بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
	lasers U	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
	laser U	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
	inks U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	ink U	چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
	carbon ribbon U	ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
	cane pattern U	طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
	bar automatic U	میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
	hard sectoring U	می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
	fanfold U	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
	matrixes U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	matrix U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	acupunctuate U	با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
	vertical control U	کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
	gridding U	محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
	xerographic printer U	چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
	needle point U	سر سوزن سوزن دوزی
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	erasable U	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
	countershaft U	محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
	iron-clad U	روکش آهنی
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	download U	1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	letter quality printer U	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
	accomodation train	راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	electrosensitive printer U	چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
	cable weft U	پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
	fuse U	وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
	fused U	وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
	infra red link U	روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
	IrDA U	روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
	electrothermal printer U	چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	mos U	روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
	metal oxide semiconductor U	روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
	needleful U	یک سوزن نخ
	stilus U	سوزن
	switch point U	سوزن
	styluses U	سوزن
	stylus U	سوزن
	styli U	سوزن
	bard U	سوزن
	bards U	سوزن
	needle U	سوزن
	needled U	سوزن
	needles U	سوزن
	needling U	سوزن
	electrosensitive U	کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
	touch needle U	سوزن محک
	needles U	سوزن پیکاپ
	needled U	سوزن پیکاپ
	test point U	سوزن ازمایشی
	housewives U	سوزن دان
	needling U	سوزن پیکاپ
	needle U	سوزن پیکاپ
	sailmaker's needle U	سوزن چادردوزی
	pin U	ورودی با سه سوزن
	pinned U	ورودی با سه سوزن
	pinning U	ورودی با سه سوزن
	prick U	خراش سوزن
	pricked U	خراش سوزن
	switched U	سوزن دوراهی
	pricks U	خراش سوزن
	inject U	سوزن زدن
	injected U	سوزن زدن
	injecting U	سوزن زدن
	injects U	سوزن زدن
	drilling pipe U	سوزن حفاری
	switches U	سوزن دوراهی
	firing pin U	سوزن اتش
	darning needle U	سوزن رفوگری
	pointsman U	سوزن بان
	packing needle U	سوزن جوالدوزی
	housewife U	سوزن دان
	needle point U	نوک سوزن
	pricking U	خراش سوزن
	acicular U	سوزن وار
	aciculate U	سوزن وار
	aciform U	بشکل سوزن
	belonephebia U	سوزن هراسی
	catwhisker U	سوزن بلور
	core nail U	سوزن هسته
	firing pin U	سوزن ماشه
	switch U	سوزن دوراهی
	staple U	سوزن منگنه
	whisker U	سوزن بلور
	vga U	- سوزن یا پورت
	darning neddle U	سوزن رفوگری
	work baskets U	سبد سوزن و نخ
	work basket U	سبد سوزن و نخ
	sew U	سوزن کاری
	the eye of the needle U	سوراخ سوزن
	needled U	با سوزن تزریق کردن
	dog spike U	سوزن نوک گیر
	needles U	با سوزن تزریق کردن
	needles U	سوزن دوزی کردن
	eye U	دهانه سوراخ سوزن
	needle test of vicat U	ازمایش با سوزن ویکا
	A sharp knife (pin , needle) U	چاقو (سوزن ) تیر
	needling U	با سوزن تزریق کردن
	needling U	سوزن دوزی کردن
	needle U	سوزن دوزی کردن
	needle book U	سوزن دان کتابی
	needle lace U	کار سوزن دوزی
	gas inlet valve needle U	سوزن شیرورودی بنزین
	needled U	سوزن دوزی کردن
	needlework U	کار سوزن دوزی
	vaccine point U	سوزن ابله کوبی
	eye U	گوشوارهای سوراخ سوزن
	eyeing U	دهانه سوراخ سوزن
	eyeing U	گوشوارهای سوراخ سوزن
	eyes U	دهانه سوراخ سوزن
	eyes U	گوشوارهای سوراخ سوزن
	eying U	دهانه سوراخ سوزن
	gate U	سوزن اتصال به یک FET
	needle U	با سوزن تزریق کردن
	gates U	سوزن اتصال به یک FET
	drop on U	سوزن دوراهی خط اهن
	eying U	گوشوارهای سوراخ سوزن
	firing pin U	سوزن قفل اتش
	needle U	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
	tone arm U	الت سوزن نگهدار گرامافون
	needles U	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
	needled U	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
	There is no room to throw a needle . <proverb> U	جاى سوزن انداختن نیست .
	needling U	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
	firing pin U	سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
	hypo U	سوزن تزریق زیر جلدی
	palm and needle U	کفه چرمی ملوانی و سوزن
	switchman U	سوزن بان راه اهن
	hypodermic U	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
	needleful U	نخی که یکبار درته سوزن میکنند
	jack U	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
	jacks U	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
	etui U	جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
	prickling U	احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
	hyodermic needle U	سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
	hypodermics U	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
	interactional points U	نقاط تلاقی
	trio U	نقاط سه قلو
	triads U	نقاط سه قلو
	key points U	نقاط مهم
	key points U	نقاط حساس
	keop soo U	نقاط مرگ
	trios U	نقاط سه قلو
	keop soo U	نقاط حساس
	triad U	نقاط سه قلو
	isodose rate U	خط نقاط متحدالدوز
	at all points U	در همه نقاط
	interactional points U	نقاط تماس
	lagrangian points U	نقاط لاگرانژی
	bit mapped screen U	RA قرار گیرد
	it gives me the hump U	جرم می گیرد
	breadboard U	می صورت گیرد
	plot U	ثبت مسیریا نقاط
	dapple U	چیزی با نقاط رنگارنگ
	plotted U	ثبت مسیریا نقاط
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	pin point U	تعیین دقیق نقاط
	coordinates U	طول و عرض نقاط
	isothermal U	نقاط هم حرارت اب دریا
	primary masses U	نقاط مادی اولیه
	coordinate code U	رمز مختصات نقاط
	shoal U	نقاط کم عمق دریا
	form line U	خط بین نقاط هم ارتفاع
	vital points U	نقاط حساس بدن
	apparent horizon U	افق حقیقی نقاط
	kyusho U	نقاط حساس بدن
	trig point U	نقاط مثلث بندی
	shoals U	نقاط کم عمق دریا
	plots U	ثبت مسیریا نقاط
	geodetic control U	نقاط کنترل ژئودزی
	what p do you receive? U	صدی چندمی گیرد
	penful U	انچه در یک قلم جا گیرد
	The fortune teller tells fortunes . U	فالگیر فال می گیرد
	bow arm U	بازویی که کمان را می گیرد
	laughter is infectious U	خنده همه را می گیرد
	Our affairs are shaping well. U	کارها داردسروصورت می گیرد
	what p do you receive? U	چند درصد می گیرد
	needle work U	سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]