English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
darning needle U سوزن رفوگری
darning neddle U سوزن رفوگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
fine drawing U رفوگری
finedrawing U رفوگری
needle point U سر سوزن سوزن دوزی
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
conservation [darn] U مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
tea leaf U برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
bard U سوزن
stylus U سوزن
needling U سوزن
needleful U یک سوزن نخ
bards U سوزن
needles U سوزن
switch point U سوزن
needled U سوزن
stilus U سوزن
styli U سوزن
needle U سوزن
styluses U سوزن
vga U - سوزن یا پورت
work basket U سبد سوزن و نخ
belonephebia U سوزن هراسی
switches U سوزن دوراهی
switch U سوزن دوراهی
injecting U سوزن زدن
injected U سوزن زدن
inject U سوزن زدن
pointsman U سوزن بان
switched U سوزن دوراهی
aciform U بشکل سوزن
core nail U سوزن هسته
test point U سوزن ازمایشی
touch needle U سوزن محک
housewives U سوزن دان
housewife U سوزن دان
sailmaker's needle U سوزن چادردوزی
catwhisker U سوزن بلور
aciculate U سوزن وار
acicular U سوزن وار
pricking U خراش سوزن
pricked U خراش سوزن
prick U خراش سوزن
sew U سوزن کاری
needles U سوزن پیکاپ
firing pin U سوزن ماشه
injects U سوزن زدن
needled U سوزن پیکاپ
needle point U نوک سوزن
needle U سوزن پیکاپ
staple U سوزن منگنه
whisker U سوزن بلور
firing pin U سوزن اتش
packing needle U سوزن جوالدوزی
pinning U ورودی با سه سوزن
work baskets U سبد سوزن و نخ
pinned U ورودی با سه سوزن
drilling pipe U سوزن حفاری
pin U ورودی با سه سوزن
the eye of the needle U سوراخ سوزن
pricks U خراش سوزن
needling U سوزن پیکاپ
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
A sharp knife (pin , needle) U چاقو (سوزن ) تیر
needle book U سوزن دان کتابی
needle lace U کار سوزن دوزی
firing pin U سوزن قفل اتش
needle test of vicat U ازمایش با سوزن ویکا
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
dog spike U سوزن نوک گیر
needle U سوزن دوزی کردن
eye U دهانه سوراخ سوزن
needling U با سوزن تزریق کردن
needling U سوزن دوزی کردن
eye U گوشوارهای سوراخ سوزن
needles U با سوزن تزریق کردن
needles U سوزن دوزی کردن
needled U با سوزن تزریق کردن
needled U سوزن دوزی کردن
needle U با سوزن تزریق کردن
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
eyeing U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes U دهانه سوراخ سوزن
gates U سوزن اتصال به یک FET
gate U سوزن اتصال به یک FET
needlework U کار سوزن دوزی
vaccine point U سوزن ابله کوبی
eyes U گوشوارهای سوراخ سوزن
eying U گوشوارهای سوراخ سوزن
eying U دهانه سوراخ سوزن
There is no room to throw a needle . <proverb> U جاى سوزن انداختن نیست .
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
switchman U سوزن بان راه اهن
firing pin U سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
prickling U احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
jacks U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
reeve U ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
acupuncture U روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
center fire U اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
isoclinal line U خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
fancy work U سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
electrically U قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com