Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
side
U
سمت کنار
sides
U
سمت کنار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deposit
U
کنار گذاشتن
deposits
U
کنار گذاشتن
shelf
U
کنار گذاشتن
negative
U
با بیان علامت منفی کنار عدد
negatives
U
با بیان علامت منفی کنار عدد
matrix
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
seafront
U
اسکله کنار دریا
seafronts
U
اسکله کنار دریا
scull
U
پاروی کنار قایق
sculled
U
پاروی کنار قایق
sculls
U
پاروی کنار قایق
list
U
کنار
collection
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collections
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
reserve
U
کنار گذاشتن
reserves
U
کنار گذاشتن
reserving
U
کنار گذاشتن
bundle
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundles
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundling
U
تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
off
U
از کنار
off
U
از روی از کنار
clipboard
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
double park
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
lotus
U
کنار
lotus
U
درخت کنار
lotuses
U
کنار
lotuses
U
درخت کنار
next
U
جنب کنار
dualism
U
وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
sweep
U
بردن توپ از کنار خط به کمک سدکنندگان راه باز کن
ditch
U
ابرو کنار راه کنده
ditched
U
ابرو کنار راه کنده
ditches
U
ابرو کنار راه کنده
chop
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chopped
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
border
U
کنار
bordered
U
کنار
bordering
U
کنار
limbo
U
کنار دوزخ
away
U
کنار
limit
U
کنار
tile
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles
U
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
gulleys
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gully
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
ribbon
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbons
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
landslide
U
ریزش خاک کوه کنار جاده
landslides
U
ریزش خاک کوه کنار جاده
standstill
U
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
mosaic
U
قراردادن چند عکس در کنار هم یادر یک نوار
apron
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons
U
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
seaside
U
دریا کنار
seastrand
U
دریا کنار
ex
U
کنار
ex-
U
کنار
edge
U
: کنار
edges
U
: کنار
riverside
U
کنار رور
besides
U
کنار
overrule
U
کنار گذاشتن
overruled
U
کنار گذاشتن
overrules
U
کنار گذاشتن
juxtaposition
U
مرتب کردن موضوعات در کنار هم
apart
U
کنار
shunt
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunts
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
withdrawal
U
کنار کشیدن
withdrawals
U
کنار کشیدن
marshal
U
داوران کنار مسیر
marshaled
U
داوران کنار مسیر
marshaling
U
داوران کنار مسیر
marshalled
U
داوران کنار مسیر
marshals
U
داوران کنار مسیر
lotos eater
U
کنار خوار
lotus eater
U
کنار خوار
lotus-eater
U
کنار خوار
lotus-eaters
U
کنار خوار
waterside
U
کنار دریا
shore
کنار دریا
shores
U
کنار دریا
inshore
U
نزدیک دریا کنار
alongside
U
پهلوی اسکله در کنار در طول
by
U
نزدیک کنار
margin
U
کنار
margins
U
کنار
sheer
U
کنار رفتن
add
U
قرار دادن اشکال کنار هم
add
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding
U
قرار دادن اشکال کنار هم
Other Matches
lote
U
کنار
lotos
U
کنار
marginate
U
کنار
on shore
U
بر کنار
waterfronts
U
اب کنار
waterfront
U
اب کنار
brink
U
کنار
rim
U
کنار
verge
U
کنار
verges
U
کنار
lip
U
کنار
abutment
U
کنار
rims
U
کنار
border line
U
خط کنار
bourne
U
کنار
along side
U
تا کنار
rand
U
کنار
bank
U
کنار
along side
U
در کنار
brims
U
کنار
brimming
U
کنار
brimmed
U
کنار
brim
U
کنار
marge
U
کنار
banks
U
کنار
side aisle
U
کنار
recesses
U
کنار
recess
U
کنار
coping
U
کنار امدن
receding
U
کنار کشیدن
recedes
U
کنار کشیدن
bypassed
U
کنار گذار
bypasses
U
کنار گذار
bypassing
U
کنار گذار
receded
U
کنار کشیدن
recede
U
کنار کشیدن
sidelining
U
خط کنار زمین
bedside
U
کنار بستر
coasts
U
کنار دریا
strands
U
کنار دریا
coast
U
کنار دریا
strands
U
کنار رود
sideline
U
خط کنار زمین
strand
U
کنار رود
sidelined
U
خط کنار زمین
sidelines
U
خط کنار زمین
strand
U
کنار دریا
bypass
U
کنار گذار
foreshore
U
کنار دریا
to put by
U
کنار گذاشتن
to put a way
U
کنار گذاشتن
to leave off
U
کنار گذاشتن
to lay aside
U
کنار گذاشتن
step aside
U
کنار رفتن
side step
U
کنار رفتن
side foot
U
ضربه با کنار پا
shipside
U
کنار کشتی
touchline
U
خط کنار زمین
gravesides
U
در کنار آرامگاه
Joking apart.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
Joking aside.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
by the window
U
کنار پنجره
Stand asid . step aside .
U
کنار بایست
shipboard
U
کنار کشتی
seacoast
U
دریا کنار
by the side of the road
U
در کنار جاده
bow out
U
کنار کشیدن
lotos
U
درخت کنار
graveside
U
در کنار آرامگاه
roadsides
U
کنار جاده
roadside
U
کنار جاده
wayside
U
کنار جاده
foreshores
U
کنار دریا
floret of ray
U
گلچه کنار
lay away
U
کنار گذاشتن
riparian
U
رود کنار
put in
U
کنار امدن با
put away
U
کنار گذاردن
to set by
U
کنار گذاشتن
put aside
U
کنار گذاشتن
pull away
U
کنار گرفتن
pt down
U
کنار گذاردن
lote
U
درخت کنار
earmark
U
کنار گذاشتن
earmarks
U
کنار گذاشتن
roadhouses
U
میخانهی کنار راه
towpath
U
جادهی کنار آب راه
cross block
U
سد کردن خط دفاعی از کنار
towpaths
U
جادهی کنار آب راه
colocate
U
کنار هم قرار گرفتن
crash barrier
U
حصار کنار جاده
roadhouse
U
میخانهی کنار راه
ex ship
U
تحویل در کنار کشتی
ratch
U
کنار یا لبه کشتی
long shore
U
وابسته بدریا کنار
road side
U
کنار جاده یا خیابان
jooshim
U
داور کنار تکواندو
down the line
U
ضربه از کنار زمین
franco alongside ship
U
تحویل کنار کشتی
safety fence
U
جانپناه کنار راه
sea dike
U
دیوار کنار اب دریا
the ins and outs
U
گوشه و کنار جرئیات
ex warehouse
U
تحویل در کنار انبار
waterside workmen
U
کارگران کنار دریا
holiday at the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
holiday by the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
road ditch
U
راه آب
[کنار جاده]
to put something into cold storage
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
to put something on the shelf
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
holiday at the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
There is no need dor ceremony between us.
U
تعارف رابگذار کنار
Try to be serious for a change .
U
شوخی رابگذار کنار
She sat beside ( next to ) her mother .
U
کنار مادرش نشست
holiday by the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
to set aside
[temporarily]
U
[موقتا]
کنار گذاشتن
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
cross-gable
U
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
street gutter
U
نهر کنار خیابان و راه
dogs
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
How can you know the value of water -you who live .
<proverb>
U
تو قدر آب چه دانى که در کنار فراتى .
sidehill
U
واقع در کنار تپه دامنه
dogging
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
bypassed
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
lay-bys
U
کنار گذاردن متروک کردن
andiron
U
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
put by
U
قطع کردن کنار گذاردن
dugouts
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
imprinted
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
corner
U
گوشه و کنار فرش و یا یک شکل
imprints
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
bypass
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
win by retirement
U
پیروزی با کنار رفتن حریف
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
lay by
U
کنار گذاردن متروک کردن
lay-by
U
کنار گذاردن متروک کردن
to skirt a camp
U
از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
pretermit
U
از قلم انداختن کنار گذاشتن
hole high
U
توقف گوی در کنار سوراخ
ice-foot
U
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
block storing
U
کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
it was skirted by trees
U
درخت هایی در کنار ان بود
haugh
U
زمین رسوبی کنار رودخانه
road ditch
U
آبرو
[جوی]
کنار راه
brushwood hurdle
U
سرشاخه بافته شده کنار هم
lesene
U
[قاب کنار ستون نما]
dugout
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
imprint
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
cess
U
سرازیری کنار رودخانه وغیره
polder
U
اراضی پست کنار دریا
gavel
U
[سه گوشی کنار شیروانی]
[معماری]
adds
U
قرار دادن اشکال کنار هم
pole horse
U
اسب کنار مال بند
power slide
U
لغزش به کنار در پیچ مسیر
gable
U
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
step down
<idiom>
U
شغل مهم خود را کنار گذاشتن
gable
U
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
indentations
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
Dont stand on ceremony.
U
تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
indentation
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
Paregmenon
U
[کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
By the green grass .
U
کنار چمن های سبز وخرم
His instructions were set aside .
U
دستوراتش را کنار گذاشتیم ( عمل نکردیم )
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer .
U
امسال تابستان می رویم کنار دریا
I gave him a piece of my mind . I told him off. I gave him a good dressing down .
U
اورا شستم وگذاشتم کنار ( پر خاش )
gables
U
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
gables
U
سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
fly gallery
U
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
water terminal
U
ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
brush revetment
U
سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
Please put these clocolates aside for me .
U
لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
She laid the book aside .
U
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
pull over
U
اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
fas
U
ship alongside free تحویل در کنار کشتی
to put somebody in a backwater
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
laceria
U
[نقش های منظم در کنار یکدیگر]
[معماری اسلامی]
to shunt somebody aside
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
Could we have a table by the window?
U
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
baseball pass
U
پاس با یک دست از کنار گوش در بسکتبال نوعی پرتاب توپ
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
adding
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
denistall
U
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
Better go around than fall into the dithc..
<proverb>
U
از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
adds
U
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com