English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coast U ساحل
coast U دریاکنار
coast U سریدن سرازیر رفتن
coast U کنار دریا
coast U ناوبری کرانهای
coast U کرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coast station U ایستگاه ساحلی
sea coast U کرانه دریا
sea coast U ساحل دریا
to skirt along the coast U در کناردریا
to skirt along the coast U رفتن
Ivory Coast U کشور ساحل عاج
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
coast in point U نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
coast defence U پدافند ساحلی
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
coast guard U گارد کرانه
coast guardsman U پاسبان دریاکنار
coast guardsman U ساحل بان
coast in point U نقطه ورود به ساحل
coast is clear <idiom> U هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
coast guard officer U افسر گارد کرانه
To sell at coast price . U مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com