Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
abortifacient
U
سقط جنین کننده سقط جنینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abortionist
U
سقط جنین کننده
abortionists
U
سقط جنین کننده
germinal
U
جنینی
fetal
U
جنینی
foetuses
U
جنینی
fetuses
U
جنینی
embryonic
U
جنینی
foetus
U
جنینی
foetal
U
جنینی
embryonic membrane
U
غشاء جنینی
mantle layer
U
غشاء جنینی مخ
polyembryony
U
چند جنینی
lanugo
U
کرک جنینی
polyembryony
U
موجود چند جنینی
scolex
U
کرم کدو درحالت جنینی
teratoma
U
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
acrogamy
U
جایگیری تخم درانتهای کیسهء جنینی
aborticide
U
دوای جنین کش دوای سقط جنین
chrysalises
U
جنین
foetuses
U
جنین
afterbirth
U
جنین
fetuses
U
جنین
fetus
U
جنین
foetus
U
جنین
chrysalis
U
جنین
embryo
U
جنین
embryos
U
جنین
germs
U
جنین
germ
U
جنین
embryogen
U
تشکیل جنین
miscarriage
U
سقط جنین
embryogeny
U
پیدایش جنین
abortions
U
اسقاط جنین
abortions
U
سقط جنین
abortion
U
اسقاط جنین
embryogen
U
پیدایش جنین
to have a miscarriage
U
جنین افگندن
foaticide
U
جنین کشی
wheatgerm
U
جنین گندم
foeticide
U
اسقاط جنین
miscarriages
U
سقط جنین
secundine
U
جفت جنین
ecbolic
U
جنین انداز
abortion
سقط جنین
fetal
U
وابسته به جنین
foetation
U
تشکیل جنین
foeticide
U
جنین کشی
feticide
U
کشتن جنین
implacental
U
بی جفت جنین
aborticide
U
جنین کشی
abortment
U
سقط جنین
aborsement
U
سقط جنین
abortive foatus
U
جنین ساقط
feticide
U
سقط جنین
embryogeny
U
تشکیل جنین
mola
U
جنین کاذب
foaticide
U
سقط جنین
blood money of an unborn child
U
دیه جنین
miscarried
U
جنین ساقط
abortive foetus
U
جنین سقط شده
malposition
U
حالت غیرطبیعی جنین
chorion
U
پرده بیرونی جنین
placental
U
وابسته به جفت جنین
placenta
U
جفت جنین مشیمه
hypoblast
U
غشاء داخلی جنین
chorion
U
مشیمه خارجی جنین
placentas
U
جفت جنین مشیمه
malposition
U
جابجا شدگی جنین
abortive medicines
U
ادویه مسقط جنین
mesoblast
U
میان پوست جنین
embryotomy
U
تشریح جنین درزهدان
aplacental
U
فاقد جفت جنین
embryos
U
جنین کمتر از هشت هفته
embryo
U
جنین کمتر از هشت هفته
mesoblast
U
لایه جرثومه میانی جنین
amnion
U
مشیمه پردهء دور جنین
eventration
U
جنین بی شکم یابی روده
by con.
U
مفهوم مخالف ان جنین میشود
miscarriage
U
سقط جنین غیر عمدی
yolk sac
U
کیسه زرده دورتادور جنین
placentation
U
پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
miscarriages
U
سقط جنین غیر عمدی
embryonic layer
U
غشاء جنینی غشاء سلولی
conception
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
conceptions
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
embryoctony
U
ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
abortionist
کسی که موجب سقط جنین میشود
teratology
U
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
abortionists
U
کسی که موجب سقط جنین میشود
blasetocyst
U
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
foetus
U
جنین بیش از هشت هفته حمل
foetuses
U
جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses
U
جنین بیش از هشت هفته حمل
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
avianize
U
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
metencephalon
U
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
lanugo
U
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com