English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
hitting U اصابت گلوله
hit U اصابت گلوله
impacts U اصابت گلوله
impact U اصابت گلوله
line of impact U خط اصابت گلوله
hits U اصابت گلوله
bursts U محل اصابت گلوله
impact point U محل اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
burst U محل اصابت گلوله
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
point of impact U نقطه اصابت
impact point U نقطه اصابت
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
impact point U نقطه ترکش گلوله
level point U سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tangent U مماس
tangents U مماس
contact lenses U عدسی مماس
tangency U حالت مماس
asymptote U مماس ازلی
endless screw U پیچ مماس
awash U مماس با سطح اب
tangents U خط مماس جیب
contact lens U عدسی مماس
tangent U خط مماس جیب
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
serpentine U حرکت در ساختن دو شکل مانند 8 لاتین مماس با هم
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
countered U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countering U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
blind side U سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
kissing button U برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
accesses U اصابت
impingement U اصابت
accessing U اصابت
hit U اصابت
accessed U اصابت
access U اصابت
hits U اصابت
hitting U اصابت
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
hit ratio U نسبت اصابت
surface of impact U سطح اصابت
hits U اصابت موفقیت
impact pressure U فشار اصابت
impact area U محل اصابت
shots U اصابت کرده
onset U هجوم اصابت
direct hit U اصابت مستقیم
hit U اصابت موفقیت
direct hits U اصابت مستقیم
shot U اصابت کرده
hitting U اصابت موفقیت
thunderstroke U اصابت صاعقه
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
strike U اصابت اعتصاب کردن
impact registration U ثبت مرکز اصابت
impact U اصابت اثر شدید
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
effective pattern U منطقه اصابت موثر
strikes U اصابت اعتصاب کردن
beatten zone U منطقه مورد اصابت
impacts U اصابت اثر شدید
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
impacts U با شدت اصابت کردن ضربت
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
hit U اصابت کردن به هدف زدن
hits U اصابت کردن به هدف زدن
hitting U اصابت کردن به هدف زدن
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
direct hit U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
abuts U مماس بودن مجاور بودن
abut U مماس بودن مجاور بودن
abutted U مماس بودن مجاور بودن
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
skittle U که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
bullet گلوله
glomerule U گلوله رگ
line shot U گلوله در خط
projectile U گلوله
shell proof U ضد گلوله
rounds U گلوله ها
gunshot U گلوله
gunshots U گلوله
clue U گلوله نخ
clues U گلوله نخ
ball U گلوله
bullets U گلوله
globes U گلوله
cartridges U گلوله
cartridge U گلوله
shot U گلوله
shots U گلوله
bullet-proof U ضد گلوله
roundest U گلوله
cannon proof U ضد گلوله
round U گلوله
pellet U گلوله
globe U گلوله
fire ball U گلوله
shoot down U با گلوله کشتن
bombardments U گلوله باران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com