Perdic | سروده شده بوسیله دوره گرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rhapsodic U	سروده شده بوسیله دوره گرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	unsung U	سروده نشده
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	by dint of U	بوسیله
	whereby U	که بوسیله ان
	by the instrumentality of U	بوسیله
	with U	بوسیله
	thruogh the a of U	بوسیله
	perprep U	بوسیله
	at the hand of U	بوسیله
	wherewithal U	که بوسیله ان
	per U	بوسیله
	of U	بوسیله
	via U	بوسیله
	by U	بوسیله
	osmose U	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
	by the f. U	بوسیله لمس
	electrically U	بوسیله برق
	municipally U	بوسیله شهرداری
	by wire U	بوسیله تلگراف
	per pais U	بوسیله کشور
	per pais U	بوسیله مملکت
	hydrolysis U	تجزیه بوسیله اب
	hydromancy U	تفال بوسیله اب
	by depty U	بوسیله نماینده
	traingulation U	پیمایش بوسیله مثلثات
	diathermy U	معالجه بوسیله حرارت
	to pick thanks U	بوسیله سخن چینی
	dragonnades U	بوسیله سواره نظام
	eluviation U	انتقال بوسیله بادوباران
	radar scan U	مراقبت بوسیله رادار
	pipeage U	ترابری بوسیله لوله
	electromotive U	متحرک بوسیله برق
	postage U	حمل بوسیله پست
	to scent out U	بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
	semaphore U	مخابره بوسیله پرچم
	windswept U	بوسیله باد جاروشده
	infiltration U	پالایش بوسیله تراوش
	electric chair U	اعدام بوسیله برق
	aeromancy U	تفال بوسیله هوا
	aerotherapeutics U	معالجه بوسیله هوا
	seagirt U	محصور بوسیله دریا
	intuitively U	بوسیله درک مستقیم
	pipe down U	بوسیله شیپور یا نای
	leaching U	تصفیه بوسیله شستشو
	hydromancer U	تفال زننده بوسیله اب
	phototypography U	چاپ بوسیله عکسبرداری
	hydrolyze U	بوسیله اب تجزیه شدن
	baptising U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	baptize U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	baptized U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	baptizes U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	baptizing U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	windblown U	در حرکت بوسیله باد
	baptises U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	baptised U	بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
	brews U	بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
	brewed U	بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
	lapped joint U	اتصال بوسیله پوشش
	brew U	بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
	churn U	بوسیله اسباب گردنده
	sent via e-mail U	بوسیله ایمیل فرستاده شد
	churned U	بوسیله اسباب گردنده
	churns U	بوسیله اسباب گردنده
	in propria persona U	بوسیله خود شخص
	galvanography U	روی مس بوسیله اندودکهربایی
	patenting U	بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
	pouring U	تراوش بوسیله ریزش
	pours U	تراوش بوسیله ریزش
	photogelatin process U	چاپ بوسیله ژلاتین
	pour U	تراوش بوسیله ریزش
	poured U	تراوش بوسیله ریزش
	patents U	بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
	patented U	بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
	patent U	بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
	pipage U	ترابری بوسیله لوله
	stethoscopy U	معاینه بوسیله گوشی طبی
	mail order U	سفارش کالا بوسیله پست
	telekinesis U	حرکت اجسام بوسیله ارواح
	latches U	بوسیله کلون محکم کردن
	soaks U	بوسیله مایع اشباع شدن
	step down U	کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
	self-appointed U	منصوب شده بوسیله خویشتن
	latch U	بوسیله کلون محکم کردن
	photocopying U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopy U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopies U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	photocopied U	رونوشت برداری بوسیله عکاسی
	soak U	بوسیله مایع اشباع شدن
	self appointed U	منصوب شده بوسیله خویشتن
	steam propulsion of ships U	راندن کشتی ها بوسیله بخار
	sporogony U	تولید مثل بوسیله هاگ
	nettle U	بوسیله گزنه گزیده شدن
	waterborne U	حمل شده بوسیله اب اب برد
	wet down U	بوسیله اب پاشی خیس کردن
	wirephoto U	بوسیله بی سیم عکس فرستادن
	nettles U	بوسیله گزنه گزیده شدن
	self-service U	کمک بوسیله خود شخص
	roentgenoscopy U	معاینه بوسیله اشعه مجهول
	the block U	مردن بوسیله گردن زنی
	self service U	کمک بوسیله خود شخص
	wigwag U	ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
	embolic U	مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
	rainwash U	شستشوی چیزی بوسیله باران
	rainwash U	شسته شده بوسیله باران
	container transport U	حمل و نقل بوسیله کانتینر
	photoengraving U	گراور سازی بوسیله عکاسی
	phonendoscope U	اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
	string U	یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
	electro magnetism U	تولید خواص مغناطیسی بوسیله
	by no one else U	از [بوسیله] هیچ کسی دیگر
	grout stop U	اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
	perfusion U	غسل تعمید بوسیله اب پاشی
	chemical warfare U	جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
	hit wicket U	انداختن میله بوسیله خودتوپزن
	cathodogeaph U	بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
	to buy something at an auction U	چیزی را در [بوسیله] حراجی خریدن
	photomap U	نقشه برداری بوسیله عکاسی
	electrotype U	بوسیله برق چاپ کردن
	suicide bombing U	قصد کشت بوسیله خودکشی
	suicide attack U	قصد کشت بوسیله خودکشی
	lip read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	lip-read U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	photolighograph U	عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
	lip-reads U	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
	electrometallurgy U	ذوب فلزات بوسیله برق
	platinotype U	عکاسی بوسیله املاح پلاتین
	pyretotherapy U	معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
	radiophotograph U	انتقال عکس بوسیله رادیو
	carbon arcwelding U	جوش قوسی بوسیله کربن
	hydropathy U	معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
	massotherapy U	معالجه بوسیله مشت و مال
	seaborne U	بوسیله کشتی حمل شده
	lyophiled U	خشک شده بوسیله انجمادسخت
	lyophil U	خشک شده بوسیله انجمادسخت
	luring U	بوسیله تطمیع بدام انداختن
	lures U	بوسیله تطمیع بدام انداختن
	lured U	بوسیله تطمیع بدام انداختن
	lure U	بوسیله تطمیع بدام انداختن
	lightproof U	غیرقابل نفوذ بوسیله نور
	chafing U	بوسیله اصطکاک گرم کردن
	shield U	بوسیله سپر حفظ کردن
	shields U	بوسیله سپر حفظ کردن
	chafes U	بوسیله اصطکاک گرم کردن
	chafe U	بوسیله اصطکاک گرم کردن
	memoria technica U	فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
	intercommunication system U	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
	semaphore U	بوسیله پرچم مخابره کردن
	hydrophilous U	گرده افشانی کننده بوسیله اب
	rocket propulsion U	حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
	hyphenate U	بوسیله خط دارای فاصله کردن
	in law U	خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
	argon arc welding U	جوش قوسی بوسیله گازارگون
	incuse U	نقش شده بوسیله چکش
	self administered U	اداره شونده بوسیله خویشتن
	radiogram U	عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
	instantiate U	معرفی کردن بوسیله کنسرت
	radiograms U	عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
	peripheries U	دوره
	compass U	دوره
	he has run his race U	دوره
	instar U	دوره
	periodicity U	دوره
	to have ones fling U	دوره
	felloe U	دوره
	felly U	دوره
	one's d. U	دوره
	periphery U	دوره
	Ice Age U	دوره یخ
	rhythms U	دوره
	rhythm U	دوره
	perimeters U	دوره
	perimeter U	دوره
	stadiums U	دوره
	stadium U	دوره
	stadia U	دوره
	epoch U	دوره
	careers U	دوره
	rim U	دوره
	careering U	دوره
	rims U	دوره
	careered U	دوره
	career U	دوره
	reviewal U	دوره
	era U	دوره
	eras U	دوره
	phase U	دوره
	phased U	دوره
	phases U	دوره
	cycle U	دوره
	cycled U	دوره