Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accompaniment
ساز یا آواز همراهی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accompanist
همراهی کننده با آواز یا سازی چون پیانو
Other Matches
accompanists
U
همراهی کننده
accompanier
U
همراهی کننده
favourer
U
همراهی کننده
accompanist
U
همراهی کننده
accompaniments
U
ساز یا اواز همراهی کننده
accompanists
U
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
sing-song
U
آواز
sing-songs
U
آواز
song and dance
U
رقص و آواز
dawn chorus
U
آواز پرندگاندرطلوعآفتاب
busker
U
آواز خوان دورهگرد
buskers
U
آواز خوان دورهگرد
lyricist
U
نویسندهی متن آواز
lyricists
U
نویسندهی متن آواز
part song
U
آواز دسته جمعی بدون ساز
ceilidh
U
مهمانیهمراهبا رقصو آواز اسکاتلندیو ایرلندی
accompaniment
U
همراهی
camaraderie
U
همراهی
accompaniments
U
همراهی
favours
U
همراهی
favour
U
همراهی
favouring
U
همراهی
concomitance
U
همراهی
favoring
U
همراهی
favors
U
همراهی
anent
U
همراهی
sodality
U
همراهی
companionship
U
همراهی
send-offs
U
همراهی
send-off
U
همراهی
send off
U
همراهی
favored
U
همراهی
escorts
U
همراهی کردن
squire
U
همراهی کردن
squires
U
همراهی کردن
go along
U
همراهی کردن
escort
U
همراهی کردن
accomodate
U
همراهی کردن
to go along
U
همراهی کردن
conpanion
U
همراهی کردن
to accompany
U
همراهی کردن
accompany
U
همراهی کردن
accompanies
U
همراهی کردن
accompanied
U
همراهی کردن
escorting
U
همراهی کردن
escorted
U
همراهی کردن
to render a ssistance
U
همراهی کردن
to attend a funeral
U
باجنازه همراهی کردن
to vow assistance
U
قول همراهی دادن
favours
U
همراهی یا طرفداری کردن با
suffrage
U
کمک همراهی قبول
gain over
U
با خود همراهی کردن
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
escorts
U
همراهی یامحافظت کردن
escort
U
همراهی یامحافظت کردن
favour
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favoring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favored
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favors
U
همراهی یا طرفداری کردن با
escorted
U
همراهی یامحافظت کردن
escorting
U
همراهی یامحافظت کردن
favouring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
please do me a service
U
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
accomodation
U
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
in tow
<idiom>
U
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
befriends
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriended
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriend
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriending
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
companion
U
معاشرت کردن همراهی کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
attenuant
U
اب کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
bender
U
خم کننده
swooner
U
غش کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
puffer
U
پف کننده
syncopator
U
غش کننده
ear-splitting
U
کر کننده
sensor
U
حس کننده
mauler
U
له کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
rebutter
U
رد کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com