English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lutist U سازنده عود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
component U سازنده
component U جزء سازنده
components U سازنده
components U جزء سازنده
factor U سازنده فاکتور
factors U سازنده فاکتور
qualifier U ملایم سازنده
qualifiers U ملایم سازنده
composer U سازنده مصنف
composers U سازنده مصنف
compositor U سازنده
compositors U سازنده
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
procreation U سازنده زایش
lubricate U روان سازنده
lubricated U روان سازنده
lubricates U روان سازنده
lubricating U روان سازنده
constructive U سازنده
lubricant U روان سازنده
lubricants U روان سازنده
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
formative U ترکیب کننده سازنده
maker U سازنده
makers U سازنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
instrumentalist U سازنده
instrumentalists U سازنده
builder U سازنده
builder U موسس سازنده
builders U سازنده
builders U موسس سازنده
ingredient U عنصر سازنده
ingredients U عنصر سازنده
composition U نسبت اجزاء سازنده
composition U نسبت اجزای سازنده
compositions U نسبت اجزاء سازنده
compositions U نسبت اجزای سازنده
restrictive U محدود سازنده
manufacturer U تولید کننده سازنده
manufacturer U سازنده
manufacturers U تولید کننده سازنده
manufacturers U سازنده
producer U سازنده
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
producers U سازنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
constituent U سازنده
constituents U سازنده
alterative U دگرگون سازنده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
assurer U مطمئن سازنده
assuror U مطمئن سازنده
boiler maker U سازنده دیگ بخار
boilermaker U سازنده دیگ بخار
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
ceramicist U سازنده فروف سفالین
ceramist U سازنده فروف سفالین
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
concoctor U سازنده
constructor U سازنده
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
coordinative U متناسب سازنده
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
deific U خدا سازنده
depletive U تهی سازنده
diallist U سازنده ساعت افتابی
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
dispossessor U بی بهره سازنده
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
dissipative U پراکنده سازنده
distractive U پریشان سازنده
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
elucidative U تفسیری روشن سازنده
elucidatory U روشن سازنده
enslaver U بنده سازنده
fabricant U سازنده
fabricator U سازنده
fabricator U سازنده وسایل
film developer U سازنده فیلم
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
fomative U سازنده
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
horner U سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
incorporator U یکی سازنده
indican U ماده سازنده نیل
interceptive U جدا سازنده
Other Matches
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
wright U سازنده
procreator U موجد سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
qualificatory U محدود سازنده
inveigler U گمراه سازنده
refrigerative U خنک سازنده
irradiative U روشن سازنده
manifestative U اشکار سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
melodist U سازنده ملودی
presentive U مجسم سازنده
vitiator U تباه سازنده
suppressor U موقوف سازنده
refrigrative U خنک سازنده
renovator U باز نو سازنده
separative U جدا سازنده
sonneteer U سازنده غزل
spoiler U فاسد سازنده
subjugator U مطیع سازنده
supersessive U لغو سازنده
suppressive U موقوف سازنده
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
loathful U دافع بیرغبت سازنده
mitigatory U سبک سازنده مخفف
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
metrist U سازنده نظم وشعر
purificatory U پاک سازنده تطهیری
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
procurer U فراهم سازنده جاکش
wright U کارگر سازنده نجار
toyer U سازنده اسباب بازی
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com