Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
social security organization
U
سازمان تامین اجتماعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
social organization
U
سازمان اجتماعی
social security
U
تامین اجتماعی
collective security
U
تامین اجتماعی
social security benefits
U
منافع تامین اجتماعی
social security system
U
نظام تامین اجتماعی
social security program
U
برنامه تامین اجتماعی
social security act
U
قانون تامین اجتماعی
social security tax
U
مالیات سیستم تامین اجتماعی
social security contributions
U
پرداختی بابت تامین اجتماعی
social security wealth
U
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
social security
U
بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
social security payroll tax
U
مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
to be insured under the social security scheme
[system]
U
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to be covered by social security
U
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to have social security coverage
U
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
pay as you go principle
U
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
sub domain
U
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
garnishee
U
کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
secret police
U
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
garnishment
U
تامین خواسته حکم تامین مدعابه
remanding
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remand
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remanded
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structure
U
سازمان سازمان دادن
structures
U
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
U
سازمان
[سازمان اداری ]
structuring
U
سازمان سازمان دادن
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
structuring
U
سازمان
structure
U
سازمان
structures
U
سازمان
systems
U
سازمان
inst
U
سازمان
organisms
U
سازمان
activity
U
سازمان
institution
U
سازمان
departments
U
سازمان
activities
U
سازمان
machinery
U
سازمان
organism
U
سازمان
department
U
سازمان
system
U
سازمان
organisations
U
سازمان
organization
U
سازمان
organizations
U
سازمان
covers
U
تامین
water supplies
U
تامین اب
coverings
U
تامین
safety
U
تامین
securing
U
تامین
hedging
U
تامین
cover
U
تامین
water supply
U
تامین اب
securement
U
تامین
safety limit
U
حد تامین
security
U
تامین
ecclesiastic
U
اجتماعی
socio economic
U
اجتماعی
socio political
U
اجتماعی
Republican
U
اجتماعی
the herd instinct
U
حس اجتماعی
societal
U
اجتماعی
ecclesiastics
U
اجتماعی
communal
U
اجتماعی
processionary
U
اجتماعی
Republicans
U
اجتماعی
public
U
اجتماعی
social
U
اجتماعی
anti-social
U
ضد اجتماعی
anti social
U
ضد اجتماعی
communally
U
اجتماعی
United Nations
U
سازمان ملل
force structure
U
سازمان یکانها
organisations
U
سازمان بندی
economic organization
U
سازمان اقتصادی
table of organization
U
جدول سازمان
task organization
U
سازمان رزمی
organizes
U
سازمان دادن
foundation
U
سازمان خیریه
organize
U
سازمان دادن
unit structure
U
سازمان یکان
file organization
U
سازمان پرونده
physique
U
سازمان بدن
physiques
U
سازمان بدن
file organization
U
سازمان فایل
reorganization
U
تجدید سازمان
board of inspection and survey
U
سازمان بازرسی
systems
U
مجموعه سازمان
organises
U
سازمان دادن
visual organization
U
سازمان دیداری
organising
U
سازمان دادن
organizing
U
سازمان دادن
tailor
U
سازمان دادن
tailors
U
سازمان دادن
organization chart
U
لوحه سازمان
planning organization
U
سازمان برنامه
sensory organization
U
سازمان حسی
organized
U
سازمان یافته
organizational
U
مربوط به سازمان
organizations
U
سازمان بندی
clandestine
U
سازمان پنهانی
nonprofit organization
U
سازمان غیرانتفاعی
data organization
U
سازمان داده ها
system
U
مجموعه سازمان
labor organization
U
سازمان کارگری
labor service
U
سازمان کار
counterintelligence
U
سازمان ضد جاسوسی
charity organization
U
سازمان خیریه
organization
U
سازمان بندی
factor of safety
U
عامل تامین
appropriation reimbur sement
U
تامین اعتبار
insures
U
تامین کردن
chemical security
U
تامین شیمیایی
buffer zone
U
منطقه تامین
area security
U
تامین منطقه
security
U
تامین مصونیت
supplying
U
تامین کردن
buffer stock
U
تامین ذخیره
committment
U
تامین اعتبار
financiers
U
تامین اعتبارکننده
insecurity
U
عدم تامین
cryptosecurity
U
تامین رمز
take care of
U
تامین کردن
the rule of law
U
تامین قانونی
the rule of law
U
تامین قضایی
insuring
U
تامین کردن
ensuring
U
تامین کردن
ensures
U
تامین کردن
ensured
U
تامین کردن
ensure
U
تامین کردن
funding
U
تامین وجه
electronic security
U
تامین الکترونیکی
communication security
U
تامین مخابراتی
transmission security
U
تامین مخابره
troop safety
U
تامین عده ها
buffer zones
U
منطقه تامین
financier
U
تامین اعتبارکننده
supply port
U
درگاه تامین
protection
U
تامین نامه
local security
U
تامین محلی
secure
U
تامین شده
secure
U
تامین کردن
secure
U
درامان تامین
transmission security
U
تامین ارسال
covers
U
تامین کردن
safety stakes
U
دستکهای تامین
secures
U
درامان تامین
secures
U
تامین شده
cover
U
تامین کردن
coverings
U
تامین کردن
internal security
U
تامین داخلی
guarantees
U
تامین کردن
guaranteed
U
تامین کردن
procurement
U
تامین اماد
signal security
U
تامین مخابراتی
physical security
U
تامین تاسیسات
secures
U
تامین کردن
preservation of evidence
U
تامین دلیل
fulfill
U
تامین کردن
safety diagram
U
دیاگرام تامین
safety factor
U
ضریب تامین
give security for
U
تامین کردن
supplied
U
تامین کردن
guarantee
U
تامین کردن
quia timet
U
حکم تامین
provisioning
U
تامین ذخیره
safety factor
U
عامل تامین
supply
U
تامین کردن
social surplus
U
مازاد اجتماعی
social work
U
خدمات اجتماعی
subversives
U
اجتماعی و فرهنگی
social work
U
مددکاری اجتماعی
national insurance
U
بیمه اجتماعی
social science
U
علوم اجتماعی
social sciences
U
علوم اجتماعی
subversive
U
اجتماعی و فرهنگی
civil rights
U
حقوق اجتماعی
welfare
U
کمکهای اجتماعی
social benefit
U
نفع اجتماعی
tact
U
فرافت اجتماعی
social system
U
نظام اجتماعی
socially
U
از لحاظ اجتماعی
milieux
U
محیط اجتماعی
social anomie
U
بی هنجاری اجتماعی
social transmission
U
انتقال اجتماعی
social services
U
خدمات اجتماعی
social studies
U
مطالعات اجتماعی
social therapy
U
درمان اجتماعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com