Perdic | ساخته شده از لاستیک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	india rubber U	ساخته شده از لاستیک
	india rubbers U	ساخته شده از لاستیک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cost plus contracts U	قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
	tyre U	لاستیک
	rubbers U	لاستیک
	inflated guiding tyre U	لاستیک
	rubber U	لاستیک
	tiring U	لاستیک
	tires U	لاستیک
	caoutchouc U	لاستیک
	india rubbers U	لاستیک
	tire U	لاستیک
	elastic U	کش لاستیک
	india rubber U	لاستیک
	tireless U	بی لاستیک
	productions U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	tires U	لاستیک چرخ
	india rubbers U	لاستیک هندی
	tiring U	لاستیک زدن به
	synthetic rubber U	لاستیک ساختگی
	synthetic rubber U	لاستیک مصنوعی
	tiring U	لاستیک چرخ
	baloon tire U	لاستیک اتومبیل
	tire U	لاستیک زدن به
	rubberize U	با لاستیک پوشاندن
	synthetic rubber U	لاستیک همگذاشت
	india rubber U	لاستیک هندی
	cold rubber U	لاستیک سرد
	vulcanite U	لاستیک سخت
	butyl rubber U	لاستیک بوتیل
	coral rubber U	لاستیک کورال
	latex U	لاستیک خام
	pneumatic tire U	لاستیک بادی
	combat tire U	لاستیک جنگی
	tire U	لاستیک چرخ
	pneumatic tube U	لاستیک اتومبیل
	pneumatic U	لاستیک بادی
	rubber bitumen U	لاستیک قیری
	tires U	لاستیک زدن به
	doorstops U	لاستیک پای در
	shoeing U	لاستیک چرخ
	rubbery U	لاستیک مانند
	tyres U	لاستیک اتومبیل
	hard rubber U	لاستیک سخت
	hevea rubber U	لاستیک طبیعی
	tyres U	لاستیک چرخ
	tyros U	لاستیک اتومبیل
	tyros U	لاستیک چرخ
	spare tire U	لاستیک زاپاس
	spare tyre U	لاستیک زاپاس
	natural rubber U	لاستیک طبیعی
	foam rubber U	لاستیک متخلخل
	shoes U	لاستیک چرخ
	doorstop U	لاستیک پای در
	shoe U	لاستیک چرخ
	spare tyres U	لاستیک زاپاس
	dual tire U	لاستیک دوبل
	tyre U	لاستیک اتومبیل
	crepe rubber U	لاستیک کرپ
	tyre U	لاستیک چرخ
	tire lever U	اهرم نصب لاستیک
	recap U	روکش کردن لاستیک
	tire inflation U	فشار هوای لاستیک
	tire pressure U	فشار هوای لاستیک
	tire mill U	دستگاه نورد لاستیک
	tire rolling mill U	دستگاه نورد لاستیک
	recapping U	روکش کردن لاستیک
	retread U	روکش کردن لاستیک
	life belt U	لاستیک نجات غریق
	crepe rubber U	لاستیک تخت کفش
	recaps U	روکش کردن لاستیک
	recapped U	روکش کردن لاستیک
	sidewall U	کناره لاستیک اتومبیل
	The tyre is punctured (flat). U	لاستیک سوراخ شده
	retreads U	روکش کردن لاستیک
	re tread U	روکش کردن لاستیک
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	slicks U	لاستیک بدون طرح روی ان
	whitewall U	لاستیک دوره سفید اتومبیل
	balloon tire U	لاستیک بادی عاج دار
	let down U	باد [لاستیک را] خالی کردن
	to have a flat tire [tyre] U	پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
	inner tube U	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
	inner tubes U	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
	bead tire U	لاستیک با لبههای گرد شده
	bite U	کشش لاستیک روی زمین
	bites U	کشش لاستیک روی زمین
	to mend a puncture U	لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
	vulcanite U	لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
	flattest U	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
	flat U	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
	to repair a flat tire U	لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
	tube U	لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
	tubes U	لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
	vulcanization U	حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
	footprint U	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
	footprints U	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
	butyl U	نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
	Would you change the tyre please? U	آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
	snow tire U	لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
	contraband of war U	قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
	wrought U	ساخته
	framed U	ساخته
	makable U	ساخته شدنی
	manufactured head U	سر ساخته شده
	haniwork U	دست ساخته
	hand made U	ساخته دست
	artificalism U	ساخته پنداری
	prefab U	پیش ساخته
	fecit U	ساخته است
	irowork U	اهن ساخته
	it is made U	ساخته میشود
	i do not have it in me U	از من ساخته نیست
	paved ford U	گدار ساخته
	officinal U	ساخته واماده
	simulated U	شبیه ساخته
	prefabs U	پیش ساخته
	precast U	پیش ساخته
	made U	ساخته شده
	self made U	خود ساخته
	self-made U	خود ساخته
	prefabricated U	پیش ساخته
	soi disant U	خود ساخته
	immature U	نیم ساخته
	self formed U	خود ساخته
	self constituted U	خود ساخته
	ruled surface U	سطح خط ساخته
	bamboo U	ساخته شده از نی
	prefabricate U	پیش ساخته
	bamboos U	ساخته شده از نی
	pucka U	ساخته شده
	pukka U	ساخته شده
	tubular U	ساخته شده ازلوله
	zipgun U	طپانچه دست ساخته
	wolframic U	ساخته شده ازتنگستن
	build up beam U	تیر ساخته شده
	blueprint U	نقشه پیش ساخته
	marmorean U	ساخته شده از مرمر
	blueprints U	نقشه پیش ساخته
	it is made U	ساخته شده است
	marmoreal U	ساخته شده از مرمر
	heparin U	که در کبد ساخته میشود
	high wrought U	با استادی ساخته شده
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	unregenerated U	دوباره ساخته نشده
	cellulosic U	ساخته شده از سلول
	pre fabricated U	پیش ساخته شده
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	unregenerate U	دوباره ساخته نشده
	pre cast concrete U	بتن پیش ساخته
	stanchion U	ستون پیش ساخته
	synthetic tar U	قطران باز ساخته
	man made U	ساخته دست انسان
	modular design U	مدل پیش ساخته
	built up beam U	تیر ساخته شده
	teacher made test U	ازمون معلم ساخته
	man-made U	ساخته دست انسان
	ice crete U	بتون یک پارچه یا پیش ساخته
	on site concrete U	بتن ساخته شده در کارگاه
	spar bridge U	پل ساخته شده ازگرده چوب
	home-made <adj.> U	در خانه ساخته [تهیه] شده
	sapphirine U	ساخته شده ازیاقوت کبود
	icehouse U	خانه وساختمان ساخته شده از یخ
	whole wheat U	ساخته شده از گندم ساییده
	modular design U	مدل ساختمانی پیش ساخته
	rebuilds U	چیز دوباره ساخته شده
	Who has composed this tune? U	این آهنگ راکی ساخته ؟
	pinwale U	ساخته شده ازالیاف باریک
	piragua U	ساخته شده ازتنه درخت
	plate girder U	تیر ساخته شده از تسمه
	sculpturesque U	ساخته شده بشکل مجسمه
	half timber U	ساخته شده از الوار کوتاه
	fictile U	فرف سفالی ساخته شده از گل
	finish stock U	موجودی کالای ساخته شده
	alligator U	ساخته شده ازپوست تمساح
	boxes are made of wood U	جعبه ها از چوب ساخته میشوند
	slatted U	ساخته شده از تکههای باریک
	rebuild U	چیز دوباره ساخته شده
	broadloom U	ساخته شده درکارگاه وسیع
	alligators U	ساخته شده ازپوست تمساح
	gimmal U	ساخته شده از حلقههای تودرتو
	wooden U	از چوب ساخته شده خشن
	reed U	قصب ساخته شده ازنی
	wickerwork U	ساخته شده از ترکه سبدسازی
	herbal U	ساخته شده از علف وگیاه
	Is there anything I can do to help? U	آیا کاری از دست من ساخته است ؟
	collapsible form work U	قالب قطعات پیش ساخته بتونی
	waxen U	ساخته شده از موم مومی شکل
	He is cut out for it ( this job ). U	برای اینکار ساخته شده است
	productive U	مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
	on chip U	مدار ساخته شده روی یک قطعه
	twice laid U	ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
	one address computer U	دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
	oaken U	ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
	site concrete U	بتنی که در پای کار ساخته شود
	paisley U	ساخته شده از پشم نرم کشمیری
	specification U	یات مشخصات ساخته نشده باشد
	alpaca U	پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
	trabeated U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی