Perdic | tyre | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 26 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	tyre U	لاستیک اتومبیل
	tyre U	تایر
	tyre U	لاستیک چرخ
	tyre U	دوره چرخ
	tyre U	لاستیک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	I've a flat tyre.	یک طایر اتومبیلم پنچر شده است.
	Would you change the tyre please? U	آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
	tyre valve U	ذریچهلاستیک
	tyre pump U	پمپتایر
	tyre inflator U	پنچرگیری
	radial tyre U	لاستیکشعاعی
	spare tyre U	لاستیک زاپاس
	solid rubber tyre U	لاستیککائوچوییسفت
	car tyre [British] U	چرخ ماشین
	flat tyre [British] U	چرخ پنچر
	to have a flat tire [tyre] U	پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
	belted radial tyre U	تایرباتسمهشعاعی
	cross-ply tyre U	لایهعرضیلاستیک
	Please check the spear tyre, too.	لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
	Could you check the tyre pressure? U	آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
	The tyre is punctured (flat). U	لاستیک سوراخ شده
	The car has a flat tyre. U	باد یکی از لاستیکها ی اتومبیل خالی شده
	inflated carrying tyre U	لاستیکعاجدار
	inflated guiding tyre U	لاستیک
	inflated guiding tyre U	مسطحراهنما
	car tyre [British] U	تایر ماشین

Recent search history

Forum search