English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adorning U زینت کننده
grnisher U زینت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ornament U زینت
adornment U زینت
zenith U زینت
adornments U زینت
grnish U زینت
grace U زینت بخشیدن
decorate U زینت کردن
decorating U زینت کردن
decorated U زینت کرده
trim U زینت دادن
trimmest U زینت دادن
graced U زینت بخشیدن
decorous U زینت دار
adorns U زینت دادن
adorn U زینت دادن
graces U زینت بخشیدن
gracing U زینت بخشیدن
passementerie U زینت الات
decker U زینت دهنده
ornamented U زینت شده
trims U زینت دادن
bedecks U زینت دادن
decorations U زینت کاری
bedeck U زینت دادن
bedecked U زینت دادن
bedecking U زینت دادن
decorates U زینت کردن
decoration U زینت کاری
flourishes U زینت کاری کردن
decked U : اراستن زینت کردن
stars U باستاره زینت کردن
star U باستاره زینت کردن
decks U : اراستن زینت کردن
starred U باستاره زینت کردن
tessellate U باموزاییک زینت دادن
flourished U زینت کاری کردن
flourish U زینت کاری کردن
deck U : اراستن زینت کردن
medallions U با مدال بزرگ زینت دادن
medallion U با مدال بزرگ زینت دادن
head work U زینت مخصوص سنگ سرطاق
ornamentallyr U از لحاظ تزئین میناب زینت
ornamentally U از لحاظ تزئین منباب زینت
overset U زینت دادن زیاد بار کردن
spangle U پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
pailette U زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
spangles U پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
pailett U زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
embellishes U ارایش دادن زینت دادن
garnishing U زینت دادن لعاب دادن
embellish U ارایش دادن زینت دادن
embellished U ارایش دادن زینت دادن
embellishing U ارایش دادن زینت دادن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
spurner U رد کننده
mumbler U من من کننده
surfy U کف کننده
catterer U پچ پچ کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
swooner U غش کننده
fillet U پر کننده
solvents U اب کننده
thinner U کم کننده
solvent U اب کننده
crepitant U خش خش کننده
filleted U پر کننده
mauler U له کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
crusher U له کننده
commulator U یک سو کننده
renunciant U رد کننده
fluxing oil U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
deflective U کج کننده
mitigative U کم کننده
repudiationist U رد کننده
bidders U کننده
fizzy U کف کننده
renunciant U کننده
fillers U پر کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com