Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
near leg pickup and leg block
U
زیر یک خم و تبدیل ان به کنده افلاک پیشرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rear takedown with single leg tackel
U
افلاک پیشرو
point takedown with inside standing leg
U
زیر خم که تبدیل به کنده رومیشود
orrery
U
افلاک نما
planetariums
U
افلاک نما
planetarium
U
افلاک نما
uranorama
U
افلاک نما
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
foregoer
U
پیشرو
front man
U
پیشرو
front men
U
پیشرو
futuristic
U
پیشرو
forerunner
U
پیشرو
forward-looking
U
پیشرو
forerunners
U
پیشرو
right wing toward
U
پیشرو
vans
U
پیشرو
advance guard
U
پیشرو
avant courier
U
پیشرو
postilion
U
پیشرو
heralded
U
پیشرو
heralding
U
پیشرو
fascias
U
پیشرو
herald
U
پیشرو
fugleman
U
پیشرو
heralds
U
پیشرو
file leader
U
پیشرو
antecessor
U
پیشرو
vanward
U
پیشرو
fascia
U
پیشرو
van
U
پیشرو
chief
U
پیشرو
harbinger
U
پیشرو
precursors
U
پیشرو
precursor
U
پیشرو
harbingers
U
پیشرو
outrider
U
پیشرو
outriders
U
پیشرو
outrunner
U
پیشرو
chiefs
U
پیشرو
right wing to ward
U
پیشرو
postillion
U
پیشرو
progressive
U
پیشرو
forward motion
U
جنبش پیشرو
avant garde
U
پیشرو و موجد
trails
U
پیشقدم پیشرو
progressive education
U
ازمون پیشرو
progenitors
U
اجداد پیشرو
avant-garde
U
پیشرو و موجد
progenitor
U
اجداد پیشرو
flag ship
U
کشتی پیشرو
pathfinders
U
پیشرو کاشف
brand leader
U
پیشرو در بازار
pathfinder
U
پیشرو کاشف
fugle
U
پیشرو شدن
market leader
U
پیشرو بازار
left wing for ward
U
پیشرو دست چپ
left for ward
U
در فوتبال پیشرو چپ
advance party
U
گروه پیشرو
advance party
U
قسمت پیشرو
leading sectors
U
بخشهای پیشرو
leading region
U
نواحی پیشرو
advance detachment
U
قسمت پیشرو
trailing
U
پیشقدم پیشرو
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
billeting party
U
گروه پیشرو
leadden limbs
U
پیشرو راهنما
trail
U
پیشقدم پیشرو
trailed
U
پیشقدم پیشرو
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
precursory
U
وابسته به پیشرو بودن
right wing forward
U
پیشرو دست راست
leader pricing
U
پیشرو در قیمت گذاری
beach party
U
گروه پیشرو اب خاکی
head
U
رهبر یا دسته پیشرو یک ستون
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
lictor
U
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
By international standards Germany maintains a leading role.
U
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
block
U
کنده
block aead
U
سر کنده
pulled
U
کنده
bilboes
U
کنده
knockstone
U
کنده
anvil stock
U
کنده
blocs
U
کنده
bloc
U
کنده
chunk
U
کنده
chunks
U
کنده
stub
U
کنده
clog
U
: کنده
stubbed
U
کنده
stubbing
U
کنده
stubs
U
کنده
clogged
U
: کنده
clogs
U
: کنده
graven
U
کنده
blocked
U
کنده
timber
U
کنده
stock
U
کنده
dugout dewelling
U
کنده
chumps
U
کنده
chump
U
کنده
log
U
کنده
stocked
U
کنده
blocks
U
کنده
logs
U
کنده
picked
U
پوست کنده
near leg pickup and turnover
U
نوعی کنده رو
carver
U
کنده کار
engravers
U
کنده کار
olympic lift
U
کنده یک چاک
deblocking
U
کنده شکنی
building block
U
بنا کنده
log
U
کنده چوب
logs
U
کنده چوب
plummer block
U
کنده شفت
deblock
U
شکستن کنده
plummer block
U
کنده محور
frankly
U
رک وپوست کنده
peeled
U
پوست کنده
dugouts
U
کنده شده
dugout
U
کنده شده
building blocks
U
بنا کنده
near leg and craddle
U
کنده گوسفندانداز
engraver
U
کنده کار
hulled
U
پوست کنده
building block
U
کنده ساخت
husked
U
پوست کنده
building blocks
U
کنده ساخت
inside sarma
U
انواع کنده رو
ingraving
U
کنده کاری
block length
U
درازای کنده
entry block
U
کنده مدخل
in plain english
U
پوست کنده
graving
U
کنده کاری
glyptics
U
کنده کاری
control block
U
کنده کنترل
grits
U
جوپوست کنده
logrolling
U
کنده غلتانی
blockette
U
کنده کوچک
trunks
U
کنده درخت
leg pickup
U
کنده کشی
leg lift and side roll
U
کنده سرانبون
trunk
U
کنده درخت
aboveboard
U
پوست کنده
block size
U
اندازه کنده
block mark
U
نشان کنده
in intaglio
U
بشکل کنده
stumpy
U
پر از کنده درخت
stump
U
کنده درخت
stumped
U
کنده درخت
stumping
U
کنده درخت
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
stumps
U
کنده درخت
wooden anvil stock
U
کنده چوب
unstuck
U
کنده شده
carvings
U
کنده کاری کردن
blocked
U
کنده مانع ورادع
Bluntly. Without mincing words.
U
صاف وپوست کنده
block
U
کنده مانع ورادع
carves
U
کنده کاری کردن
carved
U
کنده کاری کردن
carve
U
کنده کاری کردن
loggets
U
کنده کوچک دیرک
loggats
U
کنده کوچک دیرک
make no bones about something
<idiom>
U
رک و پوست کنده گفتن
trunk
U
الوار کنده چوب
cutting chisel
U
اسکنه کنده کاری
rock hewn
U
از کوه کنده شده
talk turkey
<idiom>
U
رک و پوست کنده گفتن
intagliated
U
کنده کاری شده
shelled almond
U
بادام پوست کنده
I had a very hard time ot it.
U
دراینکار پوستم کنده شد
plainest
U
ساده پوست کنده
record blocking
U
کنده یی کردن مدارک
plain
U
ساده پوست کنده
olympic lift and cross face
U
کنده حصیر مال
plains
U
ساده پوست کنده
ptisan
U
گندم پوست کنده
dug in
U
سنگر کنده شده
stubby
U
پراز کنده درخت
plainer
U
ساده پوست کنده
chalcographer
U
کنده کاری روی مس
trunks
U
الوار کنده چوب
chalcogrophy
U
کنده کاری روی مس
break ground
U
لنگر از زمین کنده شد
blocks
U
کنده مانع ورادع
logged
U
از کنده پاک شده
quarried
U
ازکان کنده شده
flump
U
تلوتلوخوردن کنده زدن
groats
U
گندم یاجوپوست کنده
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
anchor's aweight
U
لنگر از زمین کنده شده
it peels better
U
بهتر پوست ان کنده میشود
zincograph
U
روی کنده کاری شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com