Perdic | زن یا لباس کوچک اندازه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (16 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	petite U	زن یا لباس کوچک اندازه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	misifit U	لباس خارج از اندازه
	It is a perfect fit. U	کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
	Borrowed garments never fit well . <proverb> U	لباس عاریه هرگز به خوبى اندازه نمى شود.
	to dress [put on your clothes or particular clothes] U	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
	minimise U	کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
	feelers U	وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
	dial gage U	دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
	feeler U	وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
	modules U	نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
	module U	نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
	micro U	اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
	notebook computer U	یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
	microcomputer U	اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
	micros U	اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
	microprocessors U	UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
	microprocessor U	UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
	motley U	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
	hang out U	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
	life jacket U	لباس نجات لباس چوب پنبهای
	hinting U	در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
	angle U	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
	angles U	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
	If the cap fit,wear it. <proverb> U	اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
	zahn cup U	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
	typefaces U	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
	typeface U	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
	analogue U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	orifice meter U	روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
	analogues U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	analog U	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
	petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
	gemmule U	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
	processor U	ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
	gage U	اندازه وسیله اندازه گیری
	gage U	اندازه گیر اندازه گرفتن
	widget U	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
	size U	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
	sizes U	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
	increment U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	increments U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	jigger U	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	measure U	1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
	steam irons U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	steam iron U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	knobble U	برامدگی کوچک گره کوچک
	pannikin U	لیوان کوچک پیمانه کوچک
	uniform U	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
	uniforms U	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
	gauge U	اندازه اندازه گیر
	gauged U	اندازه اندازه گیر
	gauges U	اندازه اندازه گیر
	stream gaging U	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
	measuring converter U	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
	angular momentum U	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
	moment of momentum U	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	small-scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	small scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	storage U	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
	costume U	لباس
	out fit U	لباس
	clobbers U	لباس
	outwall U	لباس تن
	clobbering U	لباس
	nightgowns U	لباس شب
	nightgown U	لباس شب
	costumes U	لباس ها
	rosette U	گل لباس
	clobber U	لباس
	clothing U	لباس
	frou frou U	خش خش لباس
	clobbered U	لباس
	rosettes U	گل لباس
	evining dress U	لباس شب
	flannels U	لباس
	costume U	لباس
	costumes U	لباس
	garb U	لباس
	dressing U	لباس
	bathhouse U	لباس کن
	accouterments U	لباس
	oilskins U	لباس ضد اب
	attire U	لباس
	donkey jacket U	لباس
	bibandtucker U	لباس
	accouterment U	لباس
	vestment U	لباس
	dressings U	لباس
	vesture U	لباس
	flannel U	لباس
	acoutrement U	لباس
	untented U	بی لباس
	regimental U	لباس هنگ
	playsuit U	لباس ورزش
	gashing U	خوش لباس
	full dress U	لباس سلام
	print dress U	لباس چیتی
	gashes U	خوش لباس
	habits U	لباس روحانیت
	liveried U	دارای لباس
	doffing U	لباس کندن
	night robe U	لباس خواب
	pajama U	لباس خواب
	pinned U	گیره لباس
	doff U	لباس کندن
	doffed U	لباس کندن
	gashed U	خوش لباس
	gash U	خوش لباس
	disguising U	لباس مبدل
	disguises U	لباس مبدل
	pinning U	گیره لباس
	disguised U	لباس مبدل
	disguise U	لباس مبدل
	doffs U	لباس کندن
	pin U	گیره لباس
	seam U	درز لباس
	necklines U	گردن لباس
	neckline U	گردن لباس
	menswear U	لباس مردانه
	underclothes U	لباس زیر
	underwear U	لباس زیر
	rig U	لوازم لباس
	wooly U	لباس پشمی
	woolie U	لباس پشمی
	wearer U	پوشنده لباس
	water suit U	لباس ضد فشار اب
	thing U	لباس موجود
	vestment U	لباس رسمی
	underclothing U	لباس زیر
	tux U	لباس رسمی
	spacesuit U	لباس فضایی
	spacesuits U	لباس فضایی
	seams U	درز لباس
	attire U	لباس پوشاندن
	survival suit U	لباس نجات
	garb U	لباس پوشانیدن
	housecoats U	لباس خانه
	housecoat U	لباس خانه
	put on <idiom> U	لباس پوشیدن
	Full dress. Formal dress. U	لباس رسمی
	Clinging clothes. Tight-fitting dress. U	لباس چسب تن
	hangers U	چنگک لباس
	sportswear U	لباس خودمانی
	sportswear U	لباس راحت
	sportswear U	لباس ورزش
	tunicle U	لباس کوتاه
	slip-ons U	لباس گشاد
	slip on U	لباس گشاد
	tights U	لباس تنگ
	khaki U	لباس نظامی
	masquerade U	لباس مبدل
	masqueraded U	لباس مبدل
	masquerades U	لباس مبدل
	masquerading U	لباس مبدل
	robe de chambre U	لباس خانه
	uniform U	لباس فرم
	uniform U	لباس یک شکل
	uniforms U	لباس فرم
	uniforms U	لباس یک شکل
	rainwear U	لباس بارانی
	liveries U	لباس مستخدم
	regimental U	لباس نظامی
	rags U	لباس مندرس
	rag U	لباس مندرس
	tou book U	لباس تکواندو
	toggery U	لباس فروشی
	to dress up U	لباس پوشیدن
	to a onself U	لباس زیباپوشیدن
	plains U	لباس غیرنظامی
	plainest U	لباس غیرنظامی
	plainer U	لباس غیرنظامی
	plain U	لباس غیرنظامی
	the long robe U	لباس قضائی
	smoking jacket U	لباس اسموکینگ
	slopwork U	لباس دوخته
	uniform of the day U	لباس فصل
	slack suit U	لباس راحتی
	ski suit U	لباس اسکی
	livery U	لباس مستخدم
	ankle bracelet U	لباس ردیاب
	finical U	خوش لباس
	fearnought suit U	لباس نسوز
	exposure suit U	لباس محافظ
	driss uniform U	لباس رسمی
	dressed in white U	لباس سفیدپوشیده
	dress suit U	لباس رسمی شب
	dreadnought U	لباس بارانی
	disguisedly U	با لباس مبدل
	dry suit U	لباس غواصی
	wet suit U	لباس غواصی
	wet suits U	لباس غواصی
	tuxedo U	لباس رسمی
	tuxedos U	لباس رسمی
	flashproof U	لباس ضد شعله
	flight gear U	لباس پرواز
	undergarments U	لباس بزیر
	haute couturer U	طراح لباس
	electronic tag U	لباس ردیاب