English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scabble U زمخت وناصاف تهیه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coarsened U زمخت شدن زمخت کردن
coarsen U زمخت شدن زمخت کردن
coarsening U زمخت شدن زمخت کردن
coarsens U زمخت شدن زمخت کردن
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
roughest U زمخت کردن
rough U زمخت کردن
gothicize U زمخت وبدون فرافت کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
grosser U جمع کردن زمخت کردن
grossed U جمع کردن زمخت کردن
grosses U جمع کردن زمخت کردن
grossing U جمع کردن زمخت کردن
grossest U جمع کردن زمخت کردن
gross U جمع کردن زمخت کردن
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
schematize U بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
procuring U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
processes U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
process U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
provide U تهیه کردن
orchestrates U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrating U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
process U تهیه و تولید کردن
preparations U تهیه کردن اتش
extemporises U فورا تهیه کردن
conserve U کنسرو تهیه کردن
conserving U کنسرو تهیه کردن
conserved U کنسرو تهیه کردن
conserves U کنسرو تهیه کردن
enable U تهیه کردن برای
prearrange U قبلا تهیه کردن
programme U برنامه تهیه کردن
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
effigies U تمثال تهیه کردن
effigy U تمثال تهیه کردن
program U برنامه تهیه کردن
harnessing U اشیاء تهیه کردن
preparation U تهیه کردن اتش
processes U تهیه و تولید کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
programs U برنامه تهیه کردن
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
whomp up U بسرعت تهیه کردن
harness U اشیاء تهیه کردن
enabling U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
enabled U تهیه کردن برای
programmes U برنامه تهیه کردن
fund U تهیه وجه کردن
bill U تهیه کردن صورتحساب
get U تهیه کردن فهمیدن
extemporize U فورا تهیه کردن
gets U تهیه کردن فهمیدن
extemporizes U فورا تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
extemporised U فورا تهیه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
getting U تهیه کردن فهمیدن
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
funded U تهیه وجه کردن
bills U تهیه کردن صورتحساب
extemporising U فورا تهیه کردن
handwrite U نسخه خطی تهیه کردن
drafted U تهیه کردن پیش نویس
aminister U تهیه کردن بکار بردن
boss U نقش برجسته تهیه کردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
to raise funds U تهیه وجه یاسرمایه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
bossed U نقش برجسته تهیه کردن
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
bosses U نقش برجسته تهیه کردن
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
draft U تهیه کردن پیش نویس
circumstantiate U امارات لازمه را تهیه کردن
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
bossing U نقش برجسته تهیه کردن
drafts U تهیه کردن پیش نویس
to draw up U تهیه کردن درصف اوردن
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
mush U حریره اردذرت تهیه کردن
finance U علم دارایی تهیه پول کردن
financing U علم دارایی تهیه پول کردن
financed U علم دارایی تهیه پول کردن
finances U علم دارایی تهیه پول کردن
develop U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
preparative U تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
outlines U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlining U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
outlined U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
revictual U دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
mekeready U وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
mekeready U تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
formulation U تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
rude U زمخت
tougher U زمخت
ruder U زمخت
ill grained U زمخت
rudest U زمخت
impolite U زمخت
gross U زمخت
clumsy U زمخت
coarse U زمخت
hard U زمخت
crude U زمخت
grosser U زمخت
coarser U زمخت
grossed U زمخت
grosses U زمخت
coarsest U زمخت
crudest U زمخت
cruder U زمخت
toughest U زمخت
grossing U زمخت
blowzed U زمخت
rugged U زمخت
churlish U زمخت
clumsier U زمخت
clumsiest U زمخت
harder U زمخت
coarse fibred U زمخت
rudas U زمخت
crass U زمخت
tough U زمخت
hardest U زمخت
grossest U زمخت
finances U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishing U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnish U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finance U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financing U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
financed U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishes U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
to draw out U تهیه کردن طرح کردن
furnishes U مزین کردن تهیه کردن
makes U تهیه کردن طرح کردن
furnish U مزین کردن تهیه کردن
make U تهیه کردن طرح کردن
put out U تهیه کردن اشفته کردن
To make reservations. To book seats. U جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
furnishing U مزین کردن تهیه کردن
blowzy U خشن زمخت
raucous U زمخت ناهنجار
trachyphonia U زمخت صدایی
blowsy U خشن زمخت
broad tuning U میزانسازی زمخت
heavyset U کلفت زمخت
rough U زمخت ناهموار
toughest U زمخت بادوام
tougher U زمخت بادوام
stogie U کفش زمخت
stogy U کفش زمخت
tough U زمخت بادوام
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com