English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wave period U زمان تناوب امواج دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
the waves of the sea U امواج دریا
cycle time U زمان تناوب
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
period of roll U زمان تناوب چرخش
periods U زمان تناوب دوره
periods U زمان تناوب پریود
period U زمان تناوب دوره
period U زمان تناوب پریود
cycle time U زمان تناوب عمل
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
arresting system cycle time U زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
impluse period U زمان تناوب ضربه جریان
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
lap turn U زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
neap tide U کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
subalternation U تناوب
shift U تناوب
shifted U تناوب
alternator U تناوب گر
alternators U تناوب گر
intermittence U تناوب
periodicity U تناوب
shifts U تناوب
period U تناوب
frequence U تناوب
frequentation U تناوب
periods U تناوب
off and on U تناوب
alternation U تناوب
polyphase alternator U تناوب گر چندفازی
period U دوره تناوب
aperiodic circuit U مدار بی تناوب
return perion U دوره تناوب
period of roll U دوره تناوب
two phase generator U تناوب گر دو فازی
periods U دوره تناوب
recurrence interval U دوره تناوب
frequency U فرکانس تناوب
metagenesis U تناوب تولید
three phase generator U تناوب گر سه فاز
pulse period U تناوب پالس
single phase generator U تناوب گر تک فاز
metagenesis U تناوب نسل ها
double alternation U تناوب مضاعف
orbital period U تناوب مداری
frequencies U فرکانس تناوب
polyphase generator U تناوب گر چندفازی
synodic period U دوره تناوب هلالی
second long period U تناوب بزرگ دوم
sidereal period U دوره تناوب نجومی
cycle U تناوب پریود سیکل
continuance U تناوب بدون انقطاع
cycled U تناوب پریود سیکل
earthquake period U دوره تناوب زلزله
cycles U تناوب پریود سیکل
first long period U تناوب بزرگ اول
lift frequency U تناوب حمل و نقل
half life period U تناوب یا دوره نیم عمر
third long period U تناوب بزرگ مرتبه سوم
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
sing-song U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
ground swell U امواج
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
emission U انتشار امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
tosser U دستخوش امواج
emissions U انتشار امواج
spoondrift U ترشح امواج
oscilloscope U اشکارسازی امواج
thermal waves U امواج گرمایی
incoherent waves U امواج همدوس
pulse U امواج ضربانی
pulsed U امواج ضربانی
reverberation U برگشت امواج
radio waves U امواج رادیویی
reverberations U برگشت امواج
brain waves U امواج مغزی
tidal waves U امواج جزرومدی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
crashing waves U امواج خروشان
hertzian waves U امواج هرتز
ground waves U امواج زمینی
sky wave U امواج اسمانی
wander wave U امواج سیار
gravity waves U امواج ثقلی
pulsing U ضربان امواج
interference U تداخل امواج
gravitational waves U امواج گرانشی
gravitational waves U امواج جاذبه
transient wave U امواج سیار
wave band U دسته امواج رادیو
wave front U جبهه امواج رادیویی
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
bleeding U باند تداخل امواج
reverberation U برگشت دادن امواج
reverberations U برگشت دادن امواج
hertzian wave U امواج هرتز hertz
echoes U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
tidal wave U امواج جذر و مدی
pulsing U پرتاب امواج انرژی
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
echoed U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
attenuation U افت قدرت امواج
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
beam width U عرض ستون امواج رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com