Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bungee
U
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
braids
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
burl
[nep]
U
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
bleeding
[running]
U
رنگ پس دادن الیاف و نخ های رنگ شده پس از رنگرزی و بافته شدن فرش
braid shield
U
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
cuno filter
U
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
baton rounds
U
گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
over dyeing
U
[رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
filament
U
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
wool sorting
U
دسته بندی الیاف
[بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
wicker work
U
سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
The coffin was wreathed with flowers .
U
تابوت با گه پوشانده شده بود
dowry rug
U
قالیچه جهیزیه
[این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
inhaul
U
ریسمان ریسمان بادبان کشی
synthetic fibers
U
الیاف شیمیایی
[الیاف مصنوعی]
floc
U
کلالهای ازرشتههای فریف
fascicule
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
jijim
[cicim]
U
جاجیم
[دست بافته های نسبتا زبر که به شاه سون نیز شناخته شده و بصورت راه راه و پود نما بافته می شود.]
Kurdish rug
U
فرش کردی
[مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
nep
U
پرز
[تل]
[گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Gohar carpet
U
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
Pazyryk rug
U
فرش پازیریک
[این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
air bed
U
بالشتک لاستیکی
grommet
U
پولک لاستیکی
hoseline
U
لوله لاستیکی
rubber stopper
U
درپوش لاستیکی
bladder type fuel cell
U
باک لاستیکی
rubber
U
کائوچو لاستیکی
rubber tile
U
فرش لاستیکی
rubber snaffle bit
U
لجام لاستیکی
bladder type fuel call
U
باک لاستیکی
bramble leaf fender
U
دفرای لاستیکی
rubber-stamping
U
مهر لاستیکی
rubber-stamps
U
مهر لاستیکی
rubber-stamp
U
مهر لاستیکی
rubber band
U
نوار لاستیکی
foam rubber
U
اسفنج لاستیکی
gumboots
U
پوتین لاستیکی
rubbers
U
کائوچو لاستیکی
gumboot
U
پوتین لاستیکی
rubber stamps
U
مهر لاستیکی
rubber stamp
U
مهر لاستیکی
rubber tube
U
لوله لاستیکی
rubber bands
U
نوار لاستیکی
rubber-stamped
U
مهر لاستیکی
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
jacket
U
غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jackets
U
غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
radiator coil
U
لوله لاستیکی رادیاتور
rubber covered wire
U
سیم با روکش لاستیکی
rubber separator
U
میان گیر لاستیکی
galosh
U
روکفشی کفش لاستیکی
rubbery transition temperature
U
دمای تبدیل لاستیکی
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
hoseline
U
خطوط لوله لاستیکی
hose clamp
U
بست لوله لاستیکی
non metallic waterproof wiring
U
کابل با پوشش لاستیکی
formant
U
متشکل
organized
U
متشکل
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
armored hose
U
لوله لاستیکی زره دار
dogging
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
sheathed hose
U
لوله لاستیکی روکش دار
dog
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
pneumatic dunnage
U
جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
organizes
U
متشکل کردن
unaligned
U
غیر متشکل
organize
U
متشکل کردن
organising
U
متشکل کردن
organizing
U
متشکل کردن
endarch
U
متشکل در خارج
organises
U
متشکل کردن
surfmat
U
تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
gimmal
U
متشکل ازقطعات مرتبط
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
party
U
دسته متشکل جمعیت
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
reorganized
U
دوباره متشکل کردن
reorganizes
U
دوباره متشکل کردن
reorganizing
U
دوباره متشکل کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
council of entent
U
متشکل از جمهوریهای افریقایی داهومی
geodesic dome
U
گنبد متشکل ازسطوح هندسی
nation state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
e c s c (european coal & steel commissio
U
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
nation-state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
nation-states
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
stanzaic
U
متشکل از چند بند شعر
tetraspore
U
گروهی متشکل ازچهار هاگ
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
rope
U
ریسمان
cords
U
ریسمان
marline spike
U
ریسمان وا کن
inhauler
U
ریسمان
roped
U
ریسمان
lines
U
ریسمان
line
U
ریسمان
ropes
U
ریسمان
small stuff
U
ریسمان
guys
U
ریسمان
thread
U
ریسمان
string
U
نخ ریسمان
threads
U
ریسمان
guy
U
ریسمان
racking
U
ریسمان
cord
U
ریسمان
chords
U
ریسمان
chord
U
ریسمان
teething ring
U
حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
fibers
U
الیاف
beam column framing
U
ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
diarchy
U
سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل
lignocellulose
U
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
twining
U
ریسمان چند لا
warped
U
طناب ریسمان
twines
U
ریسمان چند لا
acrobatism
U
ریسمان بازی
marlinespike
U
ریسمان واکن
marlinspike
U
ریسمان واکن
mason's line
U
ریسمان کار
parrel
U
حلقه ریسمان
lazy painter
U
ریسمان تیرک
plumb lines
U
ریسمان شاغول
warps
U
طناب ریسمان
twist
U
نخ یا ریسمان تابیده
twisting
U
نخ یا ریسمان تابیده
halliard
U
ریسمان بادبان
halyard
U
ریسمان بادبان
hoisting rope
U
ریسمان بالابر
avalanche cord
U
ریسمان بهمن
corded
U
ریسمان دار
chalkline
U
ریسمان خط کشی
twists
U
نخ یا ریسمان تابیده
crane rope
U
ریسمان جرثقیل
inhauler
U
ریسمان بادبان کش
boulter
U
ریسمان چندقلابه
fishline
U
ریسمان ماهیگیری
twine
U
ریسمان چند لا
plumb line
U
ریسمان شاغول
warp
U
طناب ریسمان
rope dancing
U
ریسمان بازی
ropedancer
U
ریسمان باز
rope dancer
U
ریسمان باز
twined
U
ریسمان چند لا
purse strings
U
ریسمان سر کیسه
jo bolt
U
نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
DNA double helix
U
[یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
recombinant
U
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
undyed
<adj.>
U
الیاف خام
man-made fiber
U
الیاف مصنوعی
to unravel woven
[knitted]
fabric
U
از هم جداکردن
[الیاف]
vegetable fiber
U
الیاف گیاهی
vulcanized fiber
U
الیاف وولکانیده
glass fibers
U
الیاف شیشه
ramie
U
الیاف گیاه
acetate fibers
U
الیاف استاتی
raffia
U
الیاف رافیا
fibrillation
U
تشکیل الیاف
fiber optics
U
الیاف نوری
ravel
U
از هم جداکردن الیاف
fish line
U
ریسمان ماهی گیری
torsade
U
یراق یا ریسمان تابیده
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
pull the bell
U
ریسمان زنگ رابکشید
headline
U
در بالای صفحه ریسمان
headlines
U
در بالای صفحه ریسمان
warped
U
ریسمان پیچ و تاب
chalk-line
U
[ریسمان اشباع شده با گچ]
warp
U
ریسمان پیچ و تاب
strinker
U
ریسمان بستن ماهی
warps
U
ریسمان پیچ و تاب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com