Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perprep
U
بوسیله
of
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
with
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
via
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
by the instrumentality of
U
بوسیله
per
U
بوسیله
by
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
per pais
U
بوسیله کشور
municipally
U
بوسیله شهرداری
electrically
U
بوسیله برق
by the f.
U
بوسیله لمس
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by wire
U
بوسیله تلگراف
per pais
U
بوسیله مملکت
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
by depty
U
بوسیله نماینده
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
postage
U
حمل بوسیله پست
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
locomotion
U
نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
galanty show
U
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
gamogenetic
U
پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
osteopathy
U
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
police states
U
اداره کشور بوسیله نیروی پلیس
electrotype
U
جاپ بوسیله برق گراورسازی برقی
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
nutriments
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
nutriment
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
photosensitize
U
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
espresso
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
sea borne goods
U
کالای حمل شده بوسیله دریا
pipage
U
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
schizogenesis
U
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
pipeage
U
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
lighterage
U
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
evaporated milk
U
شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
procrustean
U
بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
wherewithal
U
چیزی که بوسیله ان عملی قابل اجراست
permanent magnet centering
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
espressos
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
permanent magnet focusing
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
rhapsodic
U
سروده شده بوسیله دوره گرد
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
rhabdomancy
U
پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
he voted by proxy
U
بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
ratchet wheel
U
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
pocket veto
U
رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
polices
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
wind pollinated
U
گرده افشانی شده بوسیله باد
andromeda
U
شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
police
U
بوسیله پلیس اداره وکنترل کردن
to skype somebody
U
به کسی با
[بوسیله]
سکایپ زنگ زدن
derelict
U
ترک شده بوسیله مالک یا قیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com