English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deep cycling U روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
minimax U روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
unidirectional soldification U روشی برای رسیدن به موادتک بلوری
padding U روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
chromel U الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
alpha beta technique U روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
backward U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
cadmium U کادمیم
cadmium test U ازمایش با کادمیم
frequency shift keying U روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
backward chaining U روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
sam U Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
carry over <idiom> U برای بعد نگهداری کردن
bone-house U [جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
for keeps U برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
bit map U ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
microprogram U وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
pounding U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CDs U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
off screen buffer U فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CD U جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
storing U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
archive U فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
store U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
toolbox U جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
bad debts U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debt U طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
nickle silver U نیکل
nickels U نیکل
nickel U نیکل
invar U نیکل
nickle U نیکل
nichrome U نیکل کروم
nickel alloy U الیاژ نیکل
nickeliferous U حاوی نیکل
nickel recovery U بازیابی نیکل
nickel powder U گرد نیکل
pig nickel U نیکل شمش
nickel ore U کانه نیکل
garnierite U معدن نیکل
nickle U اب نیکل دادن
garnierite U سنگ نیکل
nickeliferous U نیکل دار
ferro nickel U فرو نیکل
nickel plating U ابکاری نیکل
nicalloy U الیاژی از نیکل و اهن
nickel steel U فولاد نیکل دار
nickel plate U اب نیکل دادن گالوانیکی
chrome nickl steel U فولاد کروم - نیکل
nickel iron battery U باتری نیکل-اهن
kovar U الیاژی از اهن نیکل کبالت
nickel silver U الیاژی مرکب از مس و روی و نیکل
nickel cadmium battery U باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
nickel U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
alumel U الیاژی از نیکل و کرم جهت ترموکوپلها
nickels U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
good manners U نیک روشی
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
invar U الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
the way of doing something U به روشی کاری را انجام دادن
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
paper U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
graphics U روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
papered U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papering U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
organizational U مربوط به روشی که چیزی مرتب شده است
to try something completely new <idiom> U چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
addressing U روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
cut U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. U روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
die casting U روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
dialectic U روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
matrix U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
matrixes U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
sifting U روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
hooks U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hook U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
dragging U روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
white gold U الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
nickel clad sheet U ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
data diddling U روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
simulations U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
InterNIC U سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
cards U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
card U روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
circus catch U گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
giros U روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giro U روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
DIF file U استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
devices U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
storage U نگهداری
retention U نگهداری
protection U نگهداری
conservation U نگهداری
holding U نگهداری
keeping U نگهداری
guardianship U نگهداری
sustenance U نگهداری
landing, storage, delivery U نگهداری
preservation U نگهداری
guarding subsidy U حق نگهداری
custody U نگهداری
detentions U نگهداری
internment U نگهداری
upkeep U نگهداری
sustentation U نگهداری
detainer U نگهداری
maintenance U نگهداری
safe keeping U نگهداری
detention U نگهداری
retinues U نگهداری
retinue U نگهداری
sustention U نگهداری
safe guard U نگهداری
cross compiling assembling U روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
cares U نگهداری موافبت
maintenance cost U ارزش نگهداری
care U نگهداری موافبت
maintenance cost U هزینه نگهداری
depot maintenance U نگهداری امادگاهی
record keeping U نگهداری سوابق
cared U نگهداری موافبت
interlude U نگهداری مقدماتی
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
maintenance functions U کارکردهای نگهداری
tended U نگهداری کردن از
tending U نگهداری کردن از
tends U نگهداری کردن از
field maintenance U نگهداری در صحرا
maintenance status U وضعیت نگهداری
upkeep U نگهداری کردن
tend U نگهداری کردن از
maintrain U نگهداری کردن
maintenance period U دوره نگهداری
interludes U نگهداری مقدماتی
keep track of <idiom> U نگهداری یاداشت
conserve U نگهداری کردن
conserved U نگهداری کردن
conserves U نگهداری کردن
conserving U نگهداری کردن
preventive maintenance U نگهداری پیشگیرانه
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com