English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
icebink U روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glycosuric U دچاربیماری ای که ازوجودقنددرپیشاب پیدامیشود
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
issue of fact U نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
lightest U روشنایی
luminouity U روشنایی
luminance U روشنایی
illumination U روشنایی
illuminations U روشنایی
luminosity U روشنایی
peep U روشنایی کم
peeped U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
lightness U روشنایی
clearness U روشنایی
electric lighting U روشنایی
lighted U روشنایی
light U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
lighting U روشنایی
peeping U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
street lighting U روشنایی خیابان
sustained illumination U روشنایی مداوم
sustained illumination U روشنایی پایدار
intensity of illumination U شدت روشنایی
lambert U واحد روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
light brightness control U کنترل روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
light control U کنترل روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
incandescent lamp U لامپ روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminator U وسیله روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
light gap U فاصله روشنایی
light meter U روشنایی سنج
light point U منبع روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
luminous power U قوه روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting source U منبع روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
lighting engineering U تکنیک روشنایی
photology U دانش روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting line U سیم روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
phot U واحد روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
photometer U روشنایی سنج
looms U هاله روشنایی
candlelight U روشنایی شمع
asterism U روشنایی و نور
optics U علم روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
brightness signal U پیام روشنایی
ceiling light U روشنایی سقفی
constant luminance U روشنایی ثابت
continuous illumination U روشنایی مداوم
flashes U روشنایی مختصر
flashed U روشنایی مختصر
glimmer U روشنایی ضعیف
artifical light U روشنایی مصنوعی
illumination U شدت روشنایی
looming U هاله روشنایی
illuminations U شدت روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
loomed U هاله روشنایی
luminosity U بازده روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
glimmering U روشنایی ضعیف
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
flash U روشنایی مختصر
illuminance U شدت روشنایی
glares U روشنایی زننده
glared U روشنایی زننده
emergency lighting U روشنایی اضطراری
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
glare U روشنایی زننده
loom U هاله روشنایی
full beam spread U باندکامل روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
electric light U روشنایی برقی
earth shine U روشنایی خاکستری
earth light U روشنایی خاکستری
phosphorescence U روشنایی شب تابی
direct lighting U روشنایی مستقیم
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
ray U روشنایی تشعشع
country life U زندگی روشنایی
lighting U سیستم روشنایی ماشین
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
over expose U زیاد روشنایی دادن
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
neon U شبیه روشنایی نئون
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
gas light U نور یا روشنایی گازی
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
illumination plan U طرح روشنایی منطقه
illumination photometer U شدت روشنایی سنج
lambent U دارای روشنایی ملایم
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
at first light U در اولین روشنایی روز
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
gas lights U نور یا روشنایی گازی
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
lighting cable U کابل نور روشنایی
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
photogenic U ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
will o the wisp U روشنایی کاذب درباغ سبز
light is necessary to life U روشنایی لازمه زندگی است
ligting conditions U شرایط روشنایی نسبتهای نور
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photoconductive U مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
photoglyph U صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
sidelight U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelights U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
rushlight U چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
image [برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com