Total search result: 201 (38 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
grease paint U |
رنگ روعنی برای رنگ کردن صورت بازیگران |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
call time U |
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران |
 |
 |
numeric U |
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود |
 |
 |
seniors U |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
 |
 |
senior U |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
 |
 |
time U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
times U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
timed U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
golf cart U |
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف |
 |
 |
zone ride U |
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه |
 |
 |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
FDDI U |
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال |
 |
 |
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
auto U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
autos U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
keypad U |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
 |
 |
dat U |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
 |
 |
fail U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
fails U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
failed U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
inventory U |
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی |
 |
 |
pro forma U |
برای صورت فاهر |
 |
 |
applies U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
tenor U |
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد |
 |
 |
applying U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
apply U |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
 |
 |
tenors U |
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد |
 |
 |
deletion U |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
 |
 |
prima facie evidence U |
مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید |
 |
 |
Type cable U |
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت |
 |
 |
bead roll U |
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند |
 |
 |
redundant U |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
 |
 |
service U |
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن |
 |
 |
beadroll U |
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند |
 |
 |
panels U |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
 |
 |
serviced U |
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن |
 |
 |
panel U |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
 |
 |
pitches U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
silicon U |
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC |
 |
 |
pitch U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
cold rolling U |
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد |
 |
 |
docketed U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
docketing U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
binds U |
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب |
 |
 |
optical U |
اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری |
 |
 |
dockets U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
piggybacks U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
docket U |
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود |
 |
 |
piggyback U |
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا |
 |
 |
bind U |
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب |
 |
 |
autos U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
 |
 |
telephoning U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
telephoned U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
normalised U |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
 |
 |
telephone U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
auto U |
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد |
 |
 |
telephones U |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
 |
 |
normalize U |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
 |
 |
normalising U |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
 |
 |
normalizes U |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
 |
 |
normalises U |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
 |
 |
wordprocessing U |
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و... |
 |
 |
indexing U |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
 |
 |
players U |
بازیگران |
 |
 |
greeked U |
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا |
 |
 |
registration of player U |
نامنویسی بازیگران |
 |
 |
the profession U |
جماعت بازیگران |
 |
 |
dramatis personoe U |
بازیگران نمایش |
 |
 |
DCC U |
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود |
 |
 |
logs U |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
 |
 |
ASF U |
قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW |
 |
 |
log U |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
 |
 |
Mandlebrot set U |
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده |
 |
 |
pavilion U |
باشگاه بازیگران در انگلستان |
 |
 |
company U |
دسته هیئت بازیگران |
 |
 |
scorecard U |
برگه نام بازیگران |
 |
 |
personages U |
شخصیت بازیگران داستان |
 |
 |
move list U |
فهرست بازیگران غیرفعال |
 |
 |
seeding U |
رده بندی بازیگران |
 |
 |
scorecards U |
برگه نام بازیگران |
 |
 |
green room U |
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران |
 |
 |
solid U |
تیمی با بازیگران خوب |
 |
 |
pavilions U |
باشگاه بازیگران در انگلستان |
 |
 |
companies U |
دسته هیئت بازیگران |
 |
 |
solids U |
تیمی با بازیگران خوب |
 |
 |
personage U |
شخصیت بازیگران داستان |
 |
 |
designated tournament U |
مسابقه بهترین بازیگران |
 |
 |
token bus network U |
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند |
 |
 |
greenroom U |
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران |
 |
 |
horses U |
بازیگران قوی تیم مهاجم |
 |
 |
taxiing U |
عضو گروه بازیگران قراردادی |
 |
 |
opera hat U |
کلاه نرم که بازیگران برسرمیگذارند |
 |
 |
standings U |
فهرست نام بازیگران یا تیمها |
 |
 |
dugout U |
پناهگاه کنار زمین بازیگران |
 |
 |
taxi U |
عضو گروه بازیگران قراردادی |
 |
 |
dugouts U |
پناهگاه کنار زمین بازیگران |
 |
 |
taxied U |
عضو گروه بازیگران قراردادی |
 |
 |
troupes U |
دسته بازیگران ونمایش دهندگان |
 |
 |
bases boaded U |
ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3 |
 |
 |
greenrooms U |
اطاق انتظاریا خلوتگاه بازیگران |
 |
 |
taxies U |
عضو گروه بازیگران قراردادی |
 |
 |
troupe U |
دسته بازیگران ونمایش دهندگان |
 |
 |
DB connector U |
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده |
 |
 |
tentering U |
دار کشی [میخ کشی ] [اینکار برای اصلاح کجی یا سره فرش صورت می گیرد.] |
 |
 |
commoners U |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
 |
 |
commonest U |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
 |
 |
common U |
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه |
 |
 |
prim buffa U |
سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی |
 |
 |
pro am U |
مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور |
 |
 |
huddle U |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
 |
 |
huddled U |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
 |
 |
huddles U |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
 |
 |
scenarios U |
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش |
 |
 |
scenario U |
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش |
 |
 |
huddling U |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
 |
 |
field player U |
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت |
 |
 |
taxi squad U |
گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای |
 |
 |
up and back U |
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل |
 |
 |
short side U |
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه |
 |
 |
penalty time keeper U |
حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران |
 |
 |
locals U |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
 |
 |
local U |
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
scrambler U |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
 |
 |
scramblers U |
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند |
 |
 |
printer U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
printers U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
clean the bases U |
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند |
 |
 |
disabled list U |
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی |
 |
 |
Intel U |
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات |
 |
 |
test U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
step frame U |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
 |
 |
tested U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
tests U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
to scramble for something U |
هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی] |
 |
 |
plastic bubble keyboard U |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
 |
 |
cellar U |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
 |
 |
cellars U |
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد |
 |
 |
bread and point U |
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است |
 |
 |
personal U |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
 |
 |
intubation U |
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان |
 |
 |
autos U |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
 |
 |
auto U |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
 |
 |
liberal education U |
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای |
 |
 |
potatoes and point U |
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است |
 |
 |
rotation U |
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن |
 |
 |
packet U |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
 |
 |
packets U |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
 |
 |
turnaround time U |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
 |
 |
diagnostics U |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
 |
 |
weight belt U |
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر |
 |
 |
conferencing U |
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن |
 |
 |
invoicing U |
صورت کردن |
 |
 |
invoices U |
صورت کردن |
 |
 |
invoiced U |
صورت کردن |
 |
 |
invoice U |
صورت کردن |
 |
 |
list U |
صورت کردن |
 |
 |
skimming U |
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش |
 |
 |
roster U |
وارد صورت کردن |
 |
 |
rosters U |
وارد صورت کردن |
 |
 |
to strike off the rolls U |
از صورت حذف کردن |
 |
 |
mine action U |
عمل کردن به صورت مین |
 |
 |
schedule U |
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن |
 |
 |
scheduled U |
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن |
 |
 |
schedules U |
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن |
 |
 |
strike off the rolls U |
از صورت وکلا خارج کردن |
 |
 |
printhead U |
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
barrage jamming U |
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع |
 |
 |
to e. figures upon astone U |
صورت هایی بر سنگ نقش کردن |
 |
 |
take something to heart <idiom> U |
به صورت جدی تصمیم گیری کردن |
 |
 |
To take an invevtory. U |
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن ) |
 |
 |
skewing U |
میزان کردن چیزی به صورت نادرست |
 |
 |
skews U |
میزان کردن چیزی به صورت نادرست |
 |
 |
skew U |
میزان کردن چیزی به صورت نادرست |
 |
 |
discretionary U |
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد |
 |
 |
figure eight fake U |
ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی |
 |
 |
hasty sling U |
حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی |
 |
 |
administrative landing U |
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری |
 |
 |
to stare at person in the face U |
توی صورت کسی خیره یابربرنگاه کردن |
 |
 |
to send round the hat U |
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن |
 |
 |
denationalize U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalises U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalizing U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalising U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalized U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalizes U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
denationalised U |
از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن |
 |
 |
dress rehearsal U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
dress rehearsals U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
to marshal one's creditors U |
صورت بستانکاران خود را ازلحاظ تقدم و تاخر منظم کردن |
 |
 |
mercury delay line U |
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه |
 |
 |
to save ones face U |
ابروی خودراحفظ کردن صورت خودرابسیلی سرخ نگاه داشتن |
 |
 |
check register U |
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب |
 |
 |
lotions U |
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون |
 |
 |
lotion U |
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون |
 |
 |
B register U |
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود |
 |
 |
rom U |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند |
 |
 |
chargeable accessions U |
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی |
 |