| Total search result: 202 (11 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
|
 |
final U |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
|
|
finals U |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
|
|
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
| Other Matches |
|
|
uptime U |
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند |
|
|
phases U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
phased U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
phase U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
time out U |
معتبر نبودن پس از یک دوره زمانی |
|
|
available U |
دوره زمانی ای که در آن سیستم استفاده میشود |
|
|
clock U |
دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب |
|
|
clocks U |
دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب |
|
|
blocks U |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
|
|
block U |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
|
|
blocked U  |
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین |
|
|
machine U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
machines U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
machined U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
pert U |
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند |
|
|
cycle U |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
|
|
cycles U |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
|
|
cycled U |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
|
|
Manchester coding U |
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت |
|
|
trafficked U |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
|
|
trafficking U |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
|
|
traffics U |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
|
|
traffic U |
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی |
|
|
autos U |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
|
|
auto U |
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد |
|
|
frequencies U |
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند |
|
|
frequency U |
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند |
|
|
dead U |
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت |
|
|
cob web theorem U |
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است . |
|
|
accumulation U |
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص] |
|
|
butts U |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
|
|
butt U |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
|
|
butted U |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
|
|
time over target U |
زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد |
|
|
vertical U |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
|
|
the end sanctifies the means U |
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود |
|
|
eot U |
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره |
|
|
beat U |
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب |
|
|
beats U |
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب |
|
|
slices U |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
|
|
slice U |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
|
|
to come in first U |
پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن |
|
|
lappets U |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
|
|
grandfather file U |
دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود |
|
|
to come to a he U |
باوج رسیدن بمنتهادرجه رسیدن |
|
|
holocene U |
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد |
|
|
cooling-off periods U |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
|
|
cooling off period U |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
|
|
cooling-off period U |
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات |
|
|
ppm U |
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation |
|
|
interregnum U |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
|
|
interregna U |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
|
|
interregnums U |
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر |
|
|
worded U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
|
|
word U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
|
|
assembly U |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
|
|
colporteur U |
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد |
|
|
light period U |
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی |
|
|
production cycle U |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
|
|
end of line U |
انتهای خط |
|
|
logic seeking U |
انتهای خط وط |
|
|
fluke U |
انتهای دم نهنگ |
|
|
end of reel U |
انتهای حلقه |
|
|
end of transmission U |
انتهای مخابره |
|
|
rear court U |
انتهای زمین |
|
|
end of volume U |
انتهای جلد |
|
|
end of record U |
انتهای مدرک |
|
|
baseline U |
خط انتهای زمین |
|
|
flukes U |
انتهای دم نهنگ |
|
|
batang son U |
انتهای کف دست |
|
|
dead burned U |
انتهای اشتعال |
|
|
baselines U |
خط انتهای زمین |
|
|
depth U |
انتهای پرز |
|
|
cow's tail U |
انتهای طناب |
|
|
drill tang  |
انتهای مته |
|
|
end of file U |
انتهای پرونده |
|
|
end of file U |
انتهای فایل |
|
|
end of form U |
انتهای ورقه |
|
|
end of line U |
انتهای سطر |
|
|
end of massage U |
انتهای پیام |
|
|
end of medium U |
انتهای رسانه |
|
|
end of message U |
انتهای پیام |
|
|
bitter end U |
انتهای درد |
|
|
loose ends U |
انتهای تاریانخ |
|
|
loose end U |
انتهای تاریانخ |
|
|
returns U |
نشانههای انتهای خط |
|
|
pipehead U |
انتهای خط لوله |
|
|
cable tail U |
انتهای سیم |
|
|
returning U |
نشانههای انتهای خط |
|
|
returned U |
نشانههای انتهای خط |
|
|
loose end U |
انتهای شل هرچیزی |
|
|
return U |
نشانههای انتهای خط |
|
|
loose ends U |
انتهای شل هرچیزی |
|
|
end of data marker U |
نشانگر انتهای داده ها |
|
|
furnace discharged end U |
انتهای تخلیه کوره |
|
|
ST connector U |
اتصالی در انتهای فیبرنوری |
|
|
end U |
کد نشان دهنده انتهای خط |
|
|
saphead U |
انتهای نقب نظامی |
|
|
baseliner U |
بازیگر انتهای زمین |
|
|
backstop U |
حصار انتهای زمین |
|
|
thereis no end to it U |
انتهای برای ان نیست |
|
|
riblet U |
انتهای دنده گوسفند |
|
|
swan neck U |
انتهای خمیده لوله |
|
|
baselines U |
خط انتهای زمین والیبال |
|
|
end of job card U |
کارت انتهای کار |
|
|
baselines U |
خط انتهای زمین تنیس |
|
|
end of file mark U |
نشان انتهای پرونده |
|
|
end of transmission block U |
انتهای بلاک مخابره |
|
|
palmate U |
دارای انتهای پهن |
|
|
cabled U |
اتصال در انتهای کامل |
|
|
cable U |
اتصال در انتهای کامل |
|
|
baseline U |
خط انتهای زمین والیبال |
|
|
baseline U |
خط انتهای زمین تنیس |
|
|
finish U |
انتهای فرآیند یا تابع |
|
|
eom U |
انتهای پیام essage |
|
|
ended U |
کد نشان دهنده انتهای خط |
|
|
flip turn U |
برگشت انتهای استخر |
|
|
nock U |
شکاف انتهای کمان |
|
|
looped U |
درو در انتهای خرک |
|
|
ends U |
کد نشان دهنده انتهای خط |
|
|
loop U |
درو در انتهای خرک |
|
|
etb U |
انتهای بلاک مخابره |
|
|
finishes U |
انتهای فرآیند یا تابع |
|
|
end of tape marker U |
علامت انتهای نوار |
|
|
end of tape mark U |
نشان انتهای نوار |
|
|
head U |
انتهای میز بیلیارد |
|
|
formee U |
دارای انتهای مربع |
|
|
sink U |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
|
|
sinks U |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
|
|
loops U |
درو در انتهای خرک |
|
|
end of tape marker U |
نشانگر انتهای نوار |
|
|
ended U |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
|
|
baseline game U |
بازی در انتهای زمین تنیس |
|
|
trailing edge U |
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره |
|
|
ends U |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
|
|
croup U |
انتهای خرک نزدیک ژیمناست |
|
|
split end U |
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه |
|
|
bitter end U |
انتهای طناب یا زنجیر قایق |
|
|
subulate U |
دارای نوک یا انتهای تیز |
|
|
beam ends U |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
|
|
tin-plated tails U |
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی |
|
|
tip-top U |
حلقه انتهای چوب ماهیگیری |
|
|
end U |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
|
|
double ender U |
تخته موج با دو انتهای یک شکل |
|
|
departure end U |
انتهای محوطه دویدن هواپیما |
|
|
beam-ends U |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
|
|
fundus U |
قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی |
|
|
butt ending U |
ضربه غیر مجاز با انتهای چوب |
|
|
capel U |
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی |
|
|
period U |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
|
|
draw play U |
ضربه عمدی با انتهای گوی گلف |
|
|
tailfly U |
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری |
|
|
head board U |
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند |
|
|
perfection loop knot U |
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری |
|
|
dead end U |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
|
|
dead ends U |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
|
|
closure of horizon U |
انتهای دورافق بستن دور افق |
|
|
periods U |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
|
|
queue U |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
|
|
double out U |
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان |
|
|
terminal tackle U |
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
|
|
net shot clear U |
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین |
|
|
twice laid U |
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب |
|
|
queues U |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
|
|
double in U |
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان |
|
|
queueing U |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
|
|
queued U |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
|
|
bayonet exhaust pipe U |
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز |
|
|
timberhead U |
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند |
|
|
hemlines U |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
|
|
terminal rig U |
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
|
|
boundary U |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
|
|
hemline U |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
|
|
boundaries U |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
|
|
blade butt U |
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است |
|
|
acroter U |
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات |
|
|
anti propeller end U |
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته |
|
|
appendix U |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
|
|
tail U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
|
|
tailed U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
|
|
tails U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
|
|
enters U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
toggle U |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
|
|
entered U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
marker U |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
|
|
markers U |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
|
|
toggles U |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
|
|
appendixes U |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
|
|
enter U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
semifinal U |
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی |
|
|
arrive U |
رسیدن |
|
|
to fetch up U |
رسیدن |
|
|
get at U |
رسیدن به |
|
|
acceding U |
رسیدن |
|
|
peered U |
رسیدن |
|
|
to come to a he U |
رسیدن |
|
|
accedes U |
رسیدن |
|
|
peer U |
رسیدن |
|
|
peering U |
رسیدن |
|
|
overtaken U |
رسیدن به |
|
