Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
entered
U
داخل شدن
entered
U
درامدن
entered
U
واردشدن توامدن
entered
U
تورفتن
entered
U
اجازه دخول دادن
entered
U
بدست اوردن قدم نهادن در
entered
U
داخل عضویت شدن
entered
U
نام نویسی کردن
entered
U
ثبت کردن
entered
U
نام نویسی
entered
U
وارد یا ثبت کردن
entered
U
وارد شدن
entered
U
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered
U
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
entered
U
داخل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
As I entered the house…
U
هینطور که وارد خانه شدم
We entered the room together .
U
باهم وارد اطاق شدیم
He entered at that very moment .
U
درهمان لحظه وارد شد
She entered the room as naked as the day she was born .
U
لخت وعور وارد اتاق شد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com