Perdic | رابطه جابجایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	commutation relation U	رابطه جابجایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	psychomancy U	رابطه با روح رابطه ارواح باهم
	rightsizing U	فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
	tasks U	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
	task U	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
	equation of exchange U	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
	nexus U	رابطه رابطه داخلی
	I am done with you. U	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
	I am [have] finished with you. U	رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
	displeacement of water U	جابجایی اب
	deplacement U	جابجایی
	dislocation U	جابجایی
	handling U	جابجایی
	convection U	جابجایی
	displacement U	جابجایی
	head posisioning U	جابجایی هد
	displacement ton U	تن جابجایی
	commutation U	جابجایی
	relocation U	جابجایی
	commutative U	جابجایی پذیر
	field displacement U	جابجایی میدان
	static relocation U	جابجایی ایستا
	shift reagent U	واکنشگر جابجایی
	handling of goods U	جابجایی کالا
	hydride shift U	جابجایی هیدریدی
	handling of goods U	جابجایی امتعه
	shear displacements U	جابجایی برشی
	eluviation U	جابجایی خاک
	commutative law U	قانون جابجایی
	chemical shift U	جابجایی شیمیایی
	alkyl shift U	جابجایی الکیلی
	allesthesia U	جابجایی بساوشی
	angular displacement U	جابجایی زاویهای
	associative shift U	جابجایی تداعی
	commutation rules U	قواعد جابجایی
	bimolecular displacement U	جابجایی دو مولکولی
	commutativity U	جابجایی پذیری
	cost of removal U	هزینه جابجایی
	dynamic relocation U	جابجایی پویا
	doppler shift U	جابجایی دوپلر
	doppler frequency U	جابجایی دوپلر
	stokes shift U	جابجایی استوک
	displacement current U	جریان جابجایی
	dislocation defect U	نقص جابجایی
	image shift U	جابجایی تصویر
	block move U	جابجایی بلوک
	materials handling U	جابجایی مواد
	shifts U	جابجایی مرکزقوس
	relocation factor U	ضریب جابجایی
	shift U	جابجایی شعاعی
	program relocation U	جابجایی برنامه
	shifted U	جابجایی مرکزقوس
	relocation register U	ثبات جابجایی
	shift U	جابجایی مرکزقوس
	allach U	جابجایی بساوشی
	shifted U	جابجایی شعاعی
	shifts U	جابجایی شعاعی
	commutative rule U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	free movement of capital U	ازادی جابجایی سرمایه
	translation U	جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
	red shift U	جابجایی به سوی قرمز
	stock handling cost U	هزینه جابجایی موجودی
	drunkennes U	خطای جابجایی یا لغزش
	modular constraint U	محدودیت در جابجایی تصاویر
	blue shift U	جابجایی به سوی ابی
	commutative property U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	commutative law U	خاصیت جابجایی [ریاضی]
	rotation U	جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
	advection U	جابجایی افقی هوا
	handling charges U	هزینههای جابجایی کالا
	itineration U	ازیک جابجایی دیگر
	matrixes U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	commutative group [math.] U	گروه جابجایی [ریاضی]
	hubble effect U	جابجایی به سوی قرمز
	Abelian group [math.] U	گروه جابجایی [ریاضی]
	sand cone method U	طریقه جابجایی ماسه
	image displacement U	تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
	output per unit of displacement U	توان در واحد جابجایی
	ammunition handler U	متصدی جابجایی مهمات
	allocheiria U	جابجایی بساوشی متقارن
	allochiria U	جابجایی بساوشی متقارن
	cargo handling at port U	جابجایی کالا در بندر
	linkage U	رابطه
	bond U	رابطه
	equations U	رابطه
	linkages U	رابطه
	correlation U	رابطه
	relation U	رابطه
	contingence U	رابطه
	connexions U	رابطه
	connection U	رابطه
	equation U	رابطه
	respects U	رابطه
	relevance U	رابطه
	respect U	رابطه
	relevancy U	رابطه
	relationship U	رابطه
	relationships U	رابطه
	shifted U	جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
	commutative group [math.] U	گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
	chemical shift equivalent protons U	پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
	globally U	تابع جابجایی که یک قطعه متن
	global U	تابع جابجایی که یک قطعه متن
	chemical shift non equivalent protons U	پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
	shifts U	جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
	removable U	آنچه قابل جابجایی است
	Abelian group [math.] U	گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
	cartridges U	دیسک سخت قابل جابجایی
	cartridge U	دیسک سخت قابل جابجایی
	shift U	جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
	lead lag relation U	رابطه سبقت
	monotonic relation U	رابطه همسو
	privity of contract U	رابطه متعاقدین
	interrelation U	رابطه متقابل
	symbiotic relation U	رابطه همزیستی
	positive relation U	رابطه مثبت
	sonship U	رابطه فرزندی
	relation learning U	رابطه اموزی
	positive relation U	رابطه مستقیم
	incommunicable U	بدون رابطه
	linear relationship U	رابطه خطی
	mil relation U	رابطه میلیم
	mutual relationship U	رابطه متقابل
	fiduciary relationship U	رابطه امانی
	contractual relationship U	رابطه قراردادی
	equivalence relation U	رابطه هم ارزی
	de broglie relation U	رابطه دوبروی
	definitional equation U	رابطه تعریفی
	flow formula U	رابطه جریان
	functional relation U	رابطه تابعی
	functional relationship U	رابطه تابعی
	mil formula U	رابطه میلیمی
	negative relation U	رابطه معکوس
	relations of production U	رابطه تولید
	negative relation U	رابطه منفی
	mil relation U	رابطه میلیمی
	terms of trade U	رابطه مبادله
	causal relationship U	رابطه علی
	corresponds U	رابطه داشتن
	liaise U	رابطه داشتن
	liaises U	رابطه داشتن
	liaising U	رابطه داشتن
	trade off U	رابطه جایگزینی
	trade-off U	رابطه جایگزینی
	liaison U	رابطه نامشروع
	transitive U	رابطه مجازی
	transitive U	رابطه غیرمستقیم
	preattunement U	وفق [رابطه ای]
	corresponded U	رابطه داشتن
	correspond U	رابطه داشتن
	preattunement U	هم آهنگی [رابطه ای]
	liaison U	بستگی رابطه
	liaisons U	رابطه نامشروع
	liaisons U	بستگی رابطه
	interrelationship U	رابطه متقابل
	interrelationships U	رابطه متقابل
	preattunement U	هم کوکی [رابطه ای]
	correlation U	ضریب رابطه
	trade-offs U	رابطه جایگزینی
	relation U	رابطه نسبت
	ties U	رابطه برابری
	relationship U	رابطه [ریاضی]
	lesbianism U	رابطه جنسی زن با زن
	tie U	رابطه برابری
	bode's relation U	رابطه بود
	cash nexus U	رابطه نقدی
	causal link U	رابطه سببیت
	binary relation U	رابطه دوتایی
	liaised U	رابطه داشتن
	arithmetic relation U	رابطه حسابی
	shifted U	جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
	shifts U	جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
	righting U	جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
	righted U	جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
	displacement U	جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
	shift U	جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
	shifts U	جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
	shift U	جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
	right U	جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
	shifted U	جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
	centure of pressure travel U	جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
	data leakage U	جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
	disconnection U	قطع نداشتن رابطه
	mass energy relation U	رابطه جرم و انرژی
	parent child relationship U	رابطه پدر و پسر
	This does not apply to . . . U	در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
	price system U	نسبت و رابطه قیمتها با هم
	oral intercourse U	رابطه جنسی دهانی
	input output relation U	رابطه ورودی- خروجی
	cohabiting U	رابطه جنسی داشتن
	cohabits U	رابطه جنسی داشتن
	stress strain relation U	رابطه تنش- کرنش
	sexual intercourse U	رابطه جنسی مجامعت
	absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
	intimacy U	رابطه نامشروع جنسی
	wealth saving relationship U	رابطه ثروت و پس انداز
	denouncement U	اعلان قطع رابطه
	cohabited U	رابطه جنسی داشتن
	break away U	قطع رابطه کردن
	to make a connection U	رابطه ای برقرار کردن