English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
handling U بررسی
handling U لمس
handling U رسیدگی
handling U اداره
handling U دستکاری کردن
handling U کار کردن با
handling U دست به دست کردن
handling U خطای دست
handling U جابجایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
handling equipment U تجهیزات بار
handling of goods U جابجایی کالا
handling of goods U جابجایی امتعه
materials handling U جابجایی مواد
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
ship handling U مانور با کشتی
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
string handling U بکارگیری رشته
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
handling bridge U پل بار
file handling U پرونده گردانی
care and handling U مراقبت و دستکاری وسایل
claims handling U رسیدگی به شکایات
data handling U داده گردانی
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
exception handling U استثنا گردانی
material handling bridge U پل بارگیری
automatic data handling U سیستم مبادله خودکاراطلاعات
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
rough handling of a thing U گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
material handling crane U جراثقال انتقال بار
material handling bridge U پل باربری
fuel handling sequence U سکونساستعمالسوخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com