English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (29 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reserve U ذخیره کردن اختصاص دادن
reserves U ذخیره کردن اختصاص دادن
reserving U ذخیره کردن اختصاص دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamically U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic U اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
assigned U قلمداد کردن اختصاص دادن
allocates U تقسیم کردن اختصاص دادن
allocating U تقسیم کردن اختصاص دادن
assigns U قلمداد کردن اختصاص دادن
devotes U اختصاص دادن فدا کردن
devoting U اختصاص دادن فدا کردن
earmarks U نشان کردن اختصاص دادن
devote U اختصاص دادن فدا کردن
assigning U قلمداد کردن اختصاص دادن
dedicates U اختصاص دادن وقف کردن
dedicating U اختصاص دادن وقف کردن
allocate U تقسیم کردن اختصاص دادن
earmark U نشان کردن اختصاص دادن
assign U قلمداد کردن اختصاص دادن
dedicate U اختصاص دادن وقف کردن
appropriation U اختصاص دادن اعتبار واگذار کردن
applied U هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
statements U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
appropriating U اختصاص دادن
assign U اختصاص دادن
allocates U اختصاص دادن
allocate U اختصاص دادن
appropriates U اختصاص دادن
allot U اختصاص دادن
allocate U اختصاص دادن
appropriated U اختصاص دادن
allocating U اختصاص دادن
appropriate U اختصاص دادن
to set apart U اختصاص دادن
reserve U نگه داشتن اختصاص دادن
intervert U بخود اختصاص دادن برگرداندن
reserving U نگه داشتن اختصاص دادن
reserves U نگه داشتن اختصاص دادن
appropriation U قصدتملک و بخود اختصاص دادن مال مسروقه
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
addressed U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
address U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
replenish U ذخیره تازه دادن
replenishing U ذخیره تازه دادن
replenishes U ذخیره تازه دادن
replenished U ذخیره تازه دادن
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
blasts U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blast U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
deallocate U آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
archive U قرار دادن داده در محیط ذخیره سازی
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
packing U قرار دادن حجم زیاده داده در فضاهای ذخیره سازی کوچک
storage U ذخیره کردن ذخیره
stocked U ذخیره ذخیره کردن
stockage U ذخیره کردن ذخیره
stock U ذخیره ذخیره کردن
retrieval U عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
inquiries U ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
inquiry U ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
volumes U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volume U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
storage U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage U وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mail box U فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent U فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoir U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs U سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
junk U پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
disciplining U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
tree U مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
soft U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read U گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
parked U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks U حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
resource allocation U اختصاص منبع
allocated U اختصاص یافته
appertained U اختصاص داشتن
apanage U اختصاص داشت
appropriation U اختصاص بودجه
appertains U اختصاص داشتن
appertain U اختصاص داشتن
appertaining U اختصاص داشتن
memory allocation U اختصاص حافظه
stash U ذخیره کردن
reserving U ذخیره کردن
storing U ذخیره کردن
reserve U ذخیره کردن
supplied U ذخیره کردن
stashing U ذخیره کردن
storage U ذخیره کردن
supply U ذخیره کردن
reservedness U ذخیره کردن
store U ذخیره کردن
saved U ذخیره کردن
to lay up U ذخیره کردن
supplying U ذخیره کردن
stashes U ذخیره کردن
stock U ذخیره کردن
condenses U ذخیره کردن
condense U ذخیره کردن
lay away <idiom> U ذخیره کردن
condensing U ذخیره کردن
stashed U ذخیره کردن
save U ذخیره کردن
saves U ذخیره کردن
stocked U ذخیره کردن
to lay in U ذخیره کردن
reserves U ذخیره کردن
lay in U ذخیره کردن
macbinary U سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
to depict somebody or something [as something] U کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
allocated <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
assigned <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
indigenousness U اختصاص بیک اب و خاک
attached <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
allotted <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
provided <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
appropriator U بخود اختصاص دهنده
permanent oppointment U اختصاص دایمی به یک یکان
laid on <past-p.> U اختصاص داده شده
appropriated <adj.> <past-p.> U اختصاص داده شده
specialty U اختصاص کیفیت ویژه
reservation of a right U اختصاص حقی به خود
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
loads U ذخیره گذاری کردن
put-downs U ذخیره کردن فرونشاندن
put down U ذخیره کردن فرونشاندن
hoarded U احتکار ذخیره کردن
replenishment U پر کردن روغن ذخیره
load U ذخیره گذاری کردن
hoard U احتکار ذخیره کردن
put-down U ذخیره کردن فرونشاندن
hoards U احتکار ذخیره کردن
stock piling U ذخیره کردن در انبار
endemicity U اختصاص بیک قوم یادیار
RLL encoding U روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
deposits U ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
hoardings U ذخیره کردن پول درخانه
hoarding U ذخیره کردن پول درخانه
lay-bys U ذخیره کردن ابراه عریض
lay by U ذخیره کردن ابراه عریض
lay-by U ذخیره کردن ابراه عریض
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
deposit U ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
databank U 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
downloadable U نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos U سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
fish out U تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
lay up <idiom> U ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conduct U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
promptbook U نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com