English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
stereography U طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
contour lines U خطوط میزان منحنی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
stereophotogrammetry U تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
curvature lines U خطوط منحنی
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
contour line U خط میزان منحنی
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
intermediate contour U میزان منحنی واسطه
approximate contour U میزان منحنی تقریبی
contour interval U فاصله میزان منحنی
index contour line U میزان منحنی اصلی
counterinterval U فاصله میزان منحنی
contour map U نقشه میزان منحنی دار
isogrive U خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
isogonic line U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
contour U محیط مریی دوره میزان منحنی
isogonal U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
isolead curve U خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
miss distance scorer U دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
stereogram U یک زوج عکس استریوسکوپی توجیه شده برای برجسته بینی
electroencephalogram U منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
curves U خط منحنی منحنی مسیر
curve U خط منحنی منحنی مسیر
curving U خط منحنی منحنی مسیر
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
structure U طریقه
method U طریقه
way U طریقه
genre U طریقه
systems U طریقه
methods U طریقه
manner U طریقه
methode U طریقه
forms U طریقه
system U طریقه
lins donawitz process U طریقه ال دی
form U طریقه
formed U طریقه
genres U طریقه
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
fashioned U طرز طریقه
routinely U طریقه عادی
routines U طریقه عادی
processes U روند طریقه
process U روند طریقه
method U راه طریقه
mode U طرز طریقه
modes U طرز طریقه
fashions U طرز طریقه
fashioning U طرز طریقه
fashion U طرز طریقه
routine U طریقه عادی
absolutism U طریقه مطلقه
methods U راه طریقه
shortcut U طریقه اقتصادی
acoustic U به طریقه صوتی
solemn form U طریقه رسمی
procedure U رویه طریقه فرایند
power press extrusion U طریقه اشترانق پرس
measuring method U طریقه اندازه گیری
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
method of measurment U طریقه اندازه گیری
the manner of doing any thing U روش یا طریقه کاری
contact print U چاپ به طریقه تماس
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
caged storage U انبار کردن به طریقه محصور
centralized control U انجام کنترل به طریقه تمرکزی
facture U عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
mechanical sweep U مین جمع کردن به طریقه خودکار
aerodynamic missile U موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
brinell hardness test U طریقه اندازه گیری سختی برینل
acoustical surveillance U اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
centrifugal casting process U طریقه ریخته گری گریز از مرکز
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
rod float U تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
horizontal clock system U طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
wisest U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
subaqueous ranging U طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
a penny for your thoughts <idiom> U [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
wiser U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
tricked U خطوط
tricking U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
trick U خطوط
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
line spacing U فاصله خطوط
emission spectrum lines U خطوط نشری
line to line fault U تماس خطوط
curvature lines U خطوط مدور
lines of communication U خطوط مواصلاتی
extension lines U خطوط دنباله
lines of force U خطوط نیرو
lines of force U خطوط قوا
closed traverse U خطوط متقاطع
line of flux U خطوط قوا
balmer lines U خطوط بالمر
stream lines U خطوط جریان
line of communications U خطوط مواصلات
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
symmetry lines U خطوط تقارن
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
street railway U خطوط تراموا
isocline U خطوط هم شیب
isochromatique U خطوط همرنگ
isovent U خطوط هم باد
line of induction U خطوط القا
spectral lines U خطوط طیفی
along line U در امتداد خطوط
zigzagged U خطوط منکسر
absorption spectrum U خطوط جذبی
absorption lines U خطوط دراشامی
grid lines U خطوط شبکه
outside lines U خطوط حمله
flowlines U خطوط جریان
zigzagging U خطوط منکسر
cotidal lines U خطوط مدیکسان
dark lines U خطوط تاریک
zigzags U خطوط منکسر
front lines U خطوط مقدم
zigzag U خطوط منکسر
dedicated lines U خطوط اختصاصی
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
air way station U خطوط هوایی
flow lines U خطوط جریان
leading U فاصله خطوط
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rivers U سفیدی بین خطوط
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
magnetic path U مسیر خطوط قوا
vermiculate U دارای خطوط موجی
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
meridian U خطوط نصف النهار
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
meridians U خطوط نصف النهار
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
sheetlines U خطوط کناره نقشه
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
river U سفیدی بین خطوط
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
open lines U خطوط باز شطرنج
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com