English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prior possession U تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
possessory right U حق تصرف یا مالکیت
mere right U حق مالکیت بدون تصرف
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
hold down U برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
p is nine points of the law U تصرف شرط عمده مالکیت است
chose in action U حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
The outcome of the long struggle . U نتیجه این مبا رزه طولانی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
instruction time U زمان دستورالعمل
prescription U مرور زمان
prescriptions U مرور زمان
lapse of time U مرور زمان
time lapse U مرور زمان
statute of limitation U مرور زمان
lapses U استفاده از مرور زمان
period of prescription U مدت مرور زمان
ecquisitive prescription U مرور زمان مملک
extinctive prescription U مرور زمان اسقاط حق
positive prescription U مرور زمان مملک
positive prescription U مرور زمان ایجاد حق
negative prescription U مرور زمان مسقط
acquisitive prescription U مرور زمان مملک
lapse U استفاده از مرور زمان
lapsing U استفاده از مرور زمان
limitation period U مدت مرور زمان
creative prescription U مرور زمان ایجاد حق
statutory limitation U قانون مرور زمان
negative prescription U مرور زمان اسقاط حق
barred by statute U مشمول مرور زمان
time barred U مشمول مرور زمان
statute of limitations U قانون مرور زمان
limitation act U قانون مرور زمان
limitation of actions U مرور زمان دعاوی
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
curfews U زمان قطع عبور و مرور قرق
elapsation U ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
curfew U زمان قطع عبور و مرور قرق
prescribe to U استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
lapse U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapsing U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapses U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
to scrape up [money] U چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن [پول]
storage U ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
tolled U حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
latest event time U دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
redundancy U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancies U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
briefing direction U دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
fixture U توابع مایملک بلامعارض
private property U دارایی شخصی بلامعارض
phosphor U صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
fee simple U میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
pause instruction U دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
arithmetic instruction U دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
instruction counter U شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
joint ownership U اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed U حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
scale U فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
copied U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
separation of ownership and control U جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
It wI'll eventually pay off. U با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
to be a foregone conclusion <idiom> U نتیجه حتمی [نتیجه مسلم] بودن
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
foregone conclusion U نتیجه حتمی نتیجه مسلم
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
instructions U دستورالعمل
instruction U دستورالعمل
procedure U دستورالعمل
ground rule U دستورالعمل
order U دستورالعمل
function U دستورالعمل
directions U دستورالعمل
recipe U دستورالعمل
perscription U دستورالعمل
recipes U دستورالعمل
functioned U دستورالعمل
functions U دستورالعمل
operating manual U دستورالعمل
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
reviewing U مرور
review U مرور
revisal U مرور
reviewed U مرور
overviews U مرور
overview U مرور
perusal U مرور
once over U مرور
tracts U مرور
reviews U مرور
tract U مرور
reviewal U مرور
once-over U مرور
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
longer U طولانی
longsome U طولانی
great- U طولانی
great U طولانی
of long standing U طولانی
protracted U طولانی
greatest U طولانی
agelong U طولانی
prolonging U طولانی
prolongs U طولانی
long U طولانی
long- U طولانی
longed U طولانی
prolong U طولانی
longest U طولانی
short U طولانی نه
longs U طولانی
shortest U طولانی نه
shorter U طولانی نه
prolix U طولانی
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presenting U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
ownership U حق مالکیت
proprietorial right U حق مالکیت
ownership U مالکیت
proprietorship U مالکیت
acquisitions U مالکیت
dominium U مالکیت
possession U مالکیت
dominion U حق مالکیت
support U حق مالکیت
ownership right U حق مالکیت
right of ownership U حق مالکیت
acquisition U مالکیت
propritorship U مالکیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
order U دستورالعمل دستور
direction U دستورالعمل جهت
command processing U پردازش دستورالعمل
instruction foramt U قالب دستورالعمل
instruction set U مجموعه دستورالعمل
no op instruction U دستورالعمل بی اثر
nonexecutable statement U دستورالعمل اجراناپذیر
guidance U دستورالعمل راهنما
flight manual U دستورالعمل پرواز
null instruction U دستورالعمل پوچ
object code U دستورالعمل مقصود
call instruction U دستورالعمل فراخوانی
one address instruction U دستورالعمل یک ادرسه
field order U دستورالعمل رزمی
instruction length U طول دستورالعمل
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
microcode U ریز دستورالعمل
decision instruction U دستورالعمل تصمیمی
decision instruction U دستورالعمل تصمیم
machine instruction U دستورالعمل ماشین
code U برنامه دستورالعمل ها
pseudo code U شبه دستورالعمل
pull instruction U دستورالعمل بازیابی
push instruction U دستورالعمل نشاندن
pseudo instruction U شبه دستورالعمل
prescriptions U تجویز دستورالعمل
stop instruction U دستورالعمل توقف
quasi instruction U شبه دستورالعمل
logical instruction U دستورالعمل منطقی
prescription U تجویز دستورالعمل
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
current instruction U دستورالعمل جاری
ship husbandary manual U دستورالعمل جرثقیل ها
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
instruction register U ثبات دستورالعمل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com