Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
genre
U
دسته راسته
genres
U
دسته راسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
Other Matches
Loudon's hollow wall
U
[دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
building line
U
راسته
directed
U
راسته
rows
U
راسته صف
row
U
راسته صف
stretchers
U
راسته
stretcher
U
راسته
rowed
U
راسته صف
order
U
راسته
phylon
U
راسته
phylum
U
راسته
directs
U
راسته
straightest
U
راسته
straighter
U
راسته
straight
U
راسته
direct
U
راسته
rows
U
قطار راسته
stretcher bond
U
رج چینی راسته
subclass
U
تحت راسته
suborder
U
راسته فرعی
suborder
U
خرده راسته
surloin
U
راسته گاو
row
U
قطار راسته
rowed
U
قطار راسته
sirloin
U
گوشت راسته
sirloins
U
گوشت راسته
stretcher bond
U
اجر چینی راسته
flemish bond
U
رج چینی کله راسته
proboscidian
U
راسته پستانداران خرطوم دار
flemish bond
U
اجر چینی کله راسته
primate
U
راسته پستانداران نخستین پایه
proboscidean
U
راسته پستانداران خرطوم دار
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
inbond and outbond wall
U
دیوار با اجر چینی کله راسته
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
assort
U
دسته دسته شدن
assort
U
دسته دسته کردن
sorted
U
دسته دسته کردن
classify
U
دسته دسته کردن
streams of people
U
دسته دسته مردم
sort
U
دسته دسته کردن
distribute
U
دسته دسته کردن
sorts
U
دسته دسته کردن
regiments
U
دسته دسته کردن
group
U
دسته دسته کردن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
windrow
U
دسته دسته کردن
trooped
U
دسته دسته شدن
in detail
U
مفصلا دسته دسته
groups
U
دسته دسته کردن
shoals of people
U
دسته دسته مردم
scores of people
U
دسته دسته مردم
troop
U
دسته دسته شدن
trooping
U
دسته دسته شدن
regiment
U
دسته دسته کردن
sect
U
دسته دسته مذهبی
sects
U
دسته دسته مذهبی
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
half lap joint
U
اتصال نیم نیم راسته
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
gens
U
دسته
tussock
U
دسته مو
tuft
U
دسته
tufts
U
دسته
bunching
U
دسته
helve
U
دسته
bunches
U
دسته
crank
U
دسته
bunched
U
دسته
bunch
U
دسته
cliques
U
دسته
clique
U
دسته
stemming
U
دسته
handhold
U
دسته
tussocks
U
دسته مو
section
U
دسته
haft
U
دسته
nib
U
دسته
sections
U
دسته
ranged
U
دسته
processions
U
دسته
ranges
U
دسته
nibs
U
دسته
procession
U
دسته
handgrip
U
دسته
stemmed
U
دسته
stem
U
دسته
lever
U
دسته
hilt
U
دسته
clans
U
دسته
helms
U
دسته
helm
U
دسته
levers
U
دسته
gang
U
دسته
clan
U
دسته
pitman
U
دسته
gangs
U
دسته
bracket
U
دسته
category
U
دسته
nosegay
U
دسته گل
bundles
U
دسته
handles
U
دسته
passel
U
دسته
handle
U
دسته
assortments
U
دسته
assortment
U
دسته
parcel
U
دسته
parcels
U
دسته
sheaf
U
دسته
hilts
U
دسته
fasciculate
U
دسته دسته
clump
U
دسته
fagot
U
دسته
faggots
U
دسته
faggot
U
دسته
hosts
U
دسته
hosting
U
دسته
hosted
U
دسته
host
U
دسته
bodle
U
دسته
boodle
U
دسته
clusters
U
دسته
skeins
U
دسته
ears
U
دسته
ear
U
دسته
clumped
U
دسته
platoons
U
دسته
wisps
U
دسته
platoon
U
دسته
clumping
U
دسته
clumps
U
دسته
congregation
U
دسته
congregations
U
دسته
horde
U
دسته
hordes
U
دسته
ringleaders
U
سر دسته
ringleader
U
سر دسته
wisp
U
دسته
cluster bombs
U
دسته
confraternity
U
دسته
droves
U
دسته
ilk
U
دسته
drove
U
دسته
covey
U
دسته
stems
U
دسته
group
U
دسته
bouquets
U
دسته گل
bouquet
U
دسته گل
cranks
U
دسته
cranking
U
دسته
fascicle
U
دسته
fascicle or cule
U
دسته
cranked
U
دسته
kind
U
دسته
kindest
U
دسته
cluster bomb
U
دسته
cheque book
U
دسته چک
cluster
U
دسته
skein
U
دسته
shook
U
دسته
teams
U
دسته
classis
U
دسته
team
U
دسته
kinds
U
دسته
fascicled
U
دسته دسته
batches
U
دسته
lugged
U
دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .
U
دسته گل
school
U
دسته
schools
U
دسته
A bouquet (bunch)of flowers.
U
دسته گه
lug
U
دسته
army
U
دسته
armies
U
دسته
classes
U
دسته
classing
U
دسته
bail arm
U
دسته
groups
U
دسته دسته
bundle
U
دسته
bundling
U
دسته
corps
U
دسته
rabble
U
دسته
scores
U
دسته دسته
brigade
U
دسته
brigades
U
دسته
lot
U
دسته
leader
U
سر دسته
bevy
U
دسته
setting up
U
دسته
sets
U
دسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com