English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coastwise U درطول ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ship to shore U حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement U عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore U روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore U بطرف ساحل جلو ساحل
along by U درطول
in the course of <idiom> U درطول
as something is [was] going on U درطول
diametrically U درطول قطر
fore end aft U درطول قایق
code walk through U گردش درطول برنامه
fore and aft U واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
bank U ساحل
sea shore U ساحل
littoral U ساحل
landside U ساحل
beach U ساحل
banks U ساحل
coasts U ساحل
coast U ساحل
beached U ساحل
beaches U ساحل
rivage U ساحل
shores U ساحل
shore U ساحل
brae U ساحل
causey U ساحل
ashore U به ساحل
beach U ساحل شنی
coastwards U درامتداد ساحل
beach U زدن به ساحل
coastwards U بطرف ساحل
basegram U پیام از ساحل
beach party U تیم ساحل
coastward U بطرف ساحل
coast guardsman U ساحل بان
sandbanks U ساحل شنی
coastward U درامتداد ساحل
bankside U شیب ساحل
beached U زدن به ساحل
attack group U گروه تک به ساحل
back beach U ساحل جزرو مد
backshore U ساحل جزرو مد
land combat U نبرد در ساحل
hard beach U ساحل مستحکم
backshore beach U ساحل جزرو مد
coral reef U ساحل مرجانی
beaches U ساحل شنی
beaches U زدن به ساحل
bank protection U ساحل داری
bank revetment U پوشش ساحل
beached U ساحل شنی
sandbank U ساحل شنی
seashore U ساحل دریا
seacoast U ساحل دریا
onshore U واقع در ساحل
inshore U به طرف ساحل
shore duty U خدمت ساحل
stethe U ساحل رودخانه
shores U ساحل دریا
shores U کرانه ساحل
shore U ساحل دریا
shore U کرانه ساحل
in- U نزدیک ساحل
in U نزدیک ساحل
seashores U ساحل دریا
sea coast U ساحل دریا
offshore U از جانب ساحل
river bank U ساحل رودخانه
low lander U ساحل نشین
near shore U نزدیک به ساحل
on shore U روی ساحل
river banks U ساحل رودخانه
riparian U ساحل رودخانه زی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
river line U خط ساحل رودخانه
offshore U دور از ساحل
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
landing beach U ساحل پیاده شدن
coast in point U نقطه ورود به ساحل
lee shore U ساحل در معرض باد
roadstead U لنگرگاه دور از ساحل
seebreeze U باد از دریا به ساحل
riverain U ساکن ساحل رودخانه
shoring U پیاده شدن در ساحل
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
put out U از ساحل عازم شدن
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
Ivory Coast U کشور ساحل عاج
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
bank line U نخ ماهیگیری وصل به ساحل
inside U موج نزدیک ساحل
bank angle U زاویه شیب ساحل
insides U موج نزدیک ساحل
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
ashore U بکنار بطرف ساحل
retracted U دور شدن از ساحل
retracting U دور شدن از ساحل
retracts U دور شدن از ساحل
retract U دور شدن از ساحل
hinterlands U زمین پشت ساحل
hinterland U زمین پشت ساحل
shelf U سراشیب ساحل دریا
bar U خور پیشرفتگی اب به ساحل
bars U خور پیشرفتگی اب به ساحل
surf cast U قلاب اندازی از ساحل در موج
offshore winds U بادخشکی بادهای دور از ساحل
to wash something ashore U بکنار ساحل شستن چیزی
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
shore break U موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
skate boat U قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
to wash something up U بکنار ساحل شستن چیزی
foreshore U لبه جلوی ساحل دریا
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
beaching gear U وسایل به ساحل کشیدن ناو
foreshores U لبه جلوی ساحل دریا
cay U ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
point break U موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
shore duty U ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
coast in point U نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
beachhead U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
straight off U مستقیما درجلو موج روبه ساحل
beachheads U پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
council of entent U ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
jolly boat U قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
soup U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
soups U موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
dune U خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
bollard U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
hard up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painter U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bollards U تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
painters U طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
mooring penant U طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
left slide U حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
catch U مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
hard beach U قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
riverine U داخل رودخانهای یا ساحل رودخانهای
riverain U کرانه نشین ساحل نشین
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
coastal convoy U ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com