Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
it is the p of construction
U
دردست ساختمان است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
under construction
U
دردست ساختمان
Other Matches
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
in the course of
U
دردست
to take up
U
دردست گرفتن
under repairing
U
دردست تعمیر
under way
U
دردست اقدام
under development
U
دردست توسعه
It is in the hands of God .
U
دردست خدا ست
hat in hand
U
کلاه دردست
to take in hand
U
دردست گرفتن
to enter
U
دردست گرفتن
take up
U
دردست گرفتن
hold
U
دردست داشتن
records available
U
امار دردست
holds
U
دردست داشتن
hand in hand
U
دست دردست یکدیگر
It is in progress. It is under way.
U
دردست اقدام است
situated to the right
U
واقع دردست راست
new fashioned
U
بطرزنوین دردست شده
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
gynaecocracy
U
حکومتی که دردست اناث باشد
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
empire
U
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empires
U
امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
ag nus dei
U
صورت برهای که پرچم فچلیپایی دردست داردوکنایه ازعیسی است
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
wand
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
cipher
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
built up
U
پر از ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
construction
U
ساختمان
erection
U
ساختمان
erections
U
ساختمان
type
U
ساختمان
typed
U
ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
homoplastic
U
هم ساختمان
carbody
U
ساختمان
building line
U
بر ساختمان
frame
U
ساختمان
stances
U
ساختمان
stance
U
ساختمان
substructures
U
پی ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
making
U
ساختمان
types
U
ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
building
U
ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
structure
U
ساختمان
constructions
U
ساختمان
fabric
U
ساختار ساختمان
building line
U
خط کناری ساختمان
chapter-house
U
ساختمان جلسات
data structure
U
ساختمان داده ها
cone
U
ساختمان مخروطی
annexe
U
ساختمان فرعی
blindage
U
صافکاری ساختمان
entrance
U
در جلویی
[ساختمان]
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
entrance door
U
در جلویی
[ساختمان]
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
cost of construction
U
هزینه ساختمان
cost of construction
U
بهای ساختمان
dentition
U
ساختمان دندانها
building trade worker
U
تعمیرکار ساختمان
building trade joinery
U
نجاری ساختمان
building system
U
سیستم ساختمان
building plant
U
وسایل ساختمان
building permit
U
پروانه ساختمان
building official
U
بازرسان ساختمان
building material
U
مصالح ساختمان
building costs
U
هزینههای ساختمان
building connection
U
انشعاب ساختمان
built in
U
جزو ساختمان
bunkhouse
U
ساختمان خوابگاه
capital construction
U
ساختمان سرمایه
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
contractors pump
U
پمپ ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
constructiveness
U
قوه ساختمان
constructional feature
U
طرح ساختمان
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
constructional dimension
U
بعد ساختمان
component part
U
جزء ساختمان
front
U
نمای ساختمان
columnar structure
U
ساختمان ستونی
building component
U
اجزای ساختمان
soil structure
U
ساختمان خاک
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
front
U
نمای ساختمان
fronting
U
نمای ساختمان
on the stocks
U
در دست ساختمان
office building
U
ساختمان اداری
system's design
U
ساختمان سیستم
tectonics
U
ساختمان شناسی
superstructure
U
ساختمان فوقانی
superstructures
U
ساختمان فوقانی
tower building
U
ساختمان برجی
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
turn out
U
ساختمان اب پخش
main building
U
ساختمان اصلی
overall width
U
عرض ساختمان
structuralize
U
ساختمان کردن
steeple
U
ساختمان بلند
site engineering
U
مدیر ساختمان
steeples
U
ساختمان بلند
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
steel construction
U
ساختمان فولادی
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary structure
U
ساختمان اصلی
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
plant construction
U
ساختمان کارخانه
structuralization
U
ایجاد ساختمان
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
local building inspector
U
پلیس ساختمان
house building
U
ساختمان مسکونی
home building
U
ساختمان مسکونی
high rise block
U
ساختمان بلند
height overall
U
ارتفاع ساختمان
height of building
U
بلندی ساختمان
front door
[of house]
U
در جلویی
[ساختمان]
entry door
U
در جلویی
[ساختمان]
gross area
U
پهنه ساختمان
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
imperfect structural
U
ساختمان ناتمام
length overall
U
طول ساختمان
laminated structure
U
ساختمان متورق
laminated structure
U
ساختمان لایهای
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
zonation
U
ساختمان غشایی
City Hall
U
ساختمان شهرداری
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
integral construction
U
ساختمان یکپارچه
inhouse work
U
توکار ساختمان
high-rise
U
ساختمان بلند
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
industrial building
U
ساختمان صنعتی
aesthetically
U
زیباشناسی ساختمان
materials
U
مصالح ساختمان
formation
U
ساختمان تشکیلات
shells
U
بدنه ساختمان
shelling
U
بدنه ساختمان
shell
U
بدنه ساختمان
material
U
مصالح ساختمان
aesthetic
U
زیباشناسی ساختمان
stonework
U
ساختمان سنگی
facility
U
مکان ساختمان
civil engineers
U
مهندس ساختمان
civil engineer
U
مهندس ساختمان
frontage
U
نمای ساختمان
makes
U
ساختمان ساخت
make
U
ساختمان ساخت
constructions
U
تعبیر ساختمان
edifice
U
ساختمان بزرگ
edifices
U
ساختمان بزرگ
construction
U
تعبیر ساختمان
trench
U
گود ساختمان
physiques
U
ساختمان بدن
physique
U
ساختمان بدن
block
U
یک دستگاه ساختمان
blocked
U
یک دستگاه ساختمان
blocks
U
یک دستگاه ساختمان
handrails
U
نرده ساختمان
handrail
U
نرده ساختمان
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
headroom
U
ارتفاع ساختمان
smokestacks
U
دودکش ساختمان
smokestack
U
دودکش ساختمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com