Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rater
U
درجه بندی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
ratings
U
درجه بندی
gradations
U
درجه بندی
gradation
U
درجه بندی
scale
U
درجه بندی
calibration
U
درجه بندی
graduation
U
درجه بندی
calibrating
U
درجه بندی
calibrated
U
درجه بندی
calibrate
U
درجه بندی
scaling
U
درجه بندی
grades
U
درجه بندی
calibrates
U
درجه بندی
grading
U
درجه بندی
rating
U
درجه بندی
grade
U
درجه بندی
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
calibration error
U
خطای درجه بندی
linear scale
U
درجه بندی خطی
calibration constant
U
ثابت درجه بندی
calibration curve
U
منحنی درجه بندی
logarithmic scale
U
درجه بندی لگاریتمی
rating schedule
U
مقیاس درجه بندی
ratee
U
درجه بندی شونده
intergradation
U
درجه بندی داخلی
echelonment
U
درجه بندی کردن
scscalable
U
قابل درجه بندی
grades
U
درجه بندی رتبه
grades
U
درجه بندی کردن
performance rating
U
درجه بندی عملکرد
graduates
U
درجه بندی کردن
peer rating
U
درجه بندی همسالان
graduating
U
درجه بندی کردن
credit rating
U
درجه بندی اعتبار
merit rating
U
درجه بندی شایستگی
graduate
U
درجه بندی کردن
rates
U
درجه بندی کردن
rate
U
درجه بندی کردن
grade
U
درجه بندی رتبه
graduation line
U
خط درجه بندی شده
grade
U
درجه بندی کردن
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
unscourced wool
U
پشم درجه بندی نشده
graphic rating scale
U
مقیاس درجه بندی نگارهای
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
grade
U
نوع درجه بندی کردن
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
grades
U
نوع درجه بندی کردن
forced distribution rating
U
درجه بندی با توزیع معین
maximum scale value
U
مقدار درجه بندی حداکثر
dan gup jeado
U
سیستم درجه بندی تکواندو
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
ranks
U
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
U
درجه دادن دسته بندی کردن
rank
U
درجه دادن دسته بندی کردن
grand division
U
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
dial collar
U
طوقه یا حلقه درجه بندی شده
graduate collar
U
حلقه یا طوقه درجه بندی شده
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value
U
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dialed
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
thermostat
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
wagered
U
شرط بندی کننده
wagers
U
شرط بندی کننده
tightening material
U
مواد اب بندی کننده
wager
U
شرط بندی کننده
sorter
U
دسته بندی کننده
bettor
U
شرط بندی کننده
vernier
U
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
gradate
U
درجه بندی کردن مخلوط کردن
gaduate
U
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
segregation
U
جدا کردن درجه بندی کردن
better
U
بهبودی یافتن چیز بهترشرط بندی کننده
stern attack
U
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
entrymate
U
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com