Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trichotomous
U
دارای سه قسمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
trombone
U
شیپور دارای قسمت میانی متحرک
fronted
U
دارای قسمت جلو
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
discontiguous
U
دارای قسمت جدا
dorsiventral
U
دارای قسمت پشتی وشکمی مشخص
landdau
U
یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
trey
U
پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
Other Matches
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
sect
U
قسمت
sects
U
قسمت
division
U
قسمت
agencies
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
grist
U
قسمت
rasher
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
data division
U
قسمت
internode
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
kismet
U
قسمت
agency
U
قسمت
rashers
U
قسمت
departments
U
قسمت
dole
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
segments
U
قسمت
segment
U
قسمت
section
U
قسمت
arm
U
قسمت
divisions
U
قسمت
batches
U
قسمت
batch
U
قسمت
department
U
قسمت
sections
U
قسمت
unit
U
قسمت
portions
U
قسمت
portion
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
units
U
قسمت
percentage
U
قسمت
percentages
U
قسمت
piece
U
قسمت
pieces
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
installments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
instalments
U
قسمت
plank
U
قسمت
snick
U
قسمت
detachment
U
قسمت
detachments
U
قسمت
part
U
قسمت
cantos
U
قسمت
canto
U
قسمت
Corp
U
قسمت
feck
U
قسمت
compartments
U
قسمت
components
U
قسمت
ratios
U
قسمت
component
U
قسمت
compartment
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
partition
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
party
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
partitions
U
قسمت
ratio
U
قسمت
northwards
U
قسمت شمالی
portions
U
سرنوشت قسمت
organization
U
یکان قسمت
organizations
U
یکان قسمت
slices
U
سهم قسمت
medical department
U
قسمت بهداری
patrolled
U
قسمت گشتی
service
U
قسمت یکان
patrolling
U
قسمت گشتی
serviced
U
قسمت یکان
organisations
U
یکان قسمت
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
section
U
بخش قسمت
artillery corps
U
قسمت توپخانه
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
foot
U
قسمت پایینی
sections
U
بخش قسمت
initialled
U
اولین قسمت
pouf
U
قسمت پف کردن
naval establishment
U
قسمت دریایی
portion
U
سرنوشت قسمت
patrol
U
قسمت گشتی
partition
U
قسمت کردن
slice
U
سهم قسمت
better part
U
قسمت بیشتر
tripartition
U
قسمت سوم
beginning
U
قسمت اول
staddle
U
قسمت تحتانی
black body
U
قسمت خطرناک
beginnings
U
قسمت اول
northward
U
قسمت شمالی
bulk
U
قسمت عمده
bulk
U
قسمت بزرگ
purchasing department
U
قسمت خرید
middle part
U
قسمت میانی
millesimal
U
یک هزارمین قسمت
part and parcel
<idiom>
U
قسمت مهمولازم
hauling part
U
قسمت کشنده
subsections
U
قسمت فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
hauling part
U
قسمت متحرک
head piece
U
قسمت بالا
exosphere
U
قسمت خارجی جو
installation
U
قسمت نظامی
moiety
U
قسمت مساوی
quadrant
U
یک قسمت از چهاربخش
men's apartments
U
قسمت مردانه
installations
U
قسمت نظامی
titbits
U
قسمت لذیذغذا
titbit
U
قسمت لذیذغذا
purchasing office
U
قسمت خرید
leg
U
بخش قسمت
overflow section
U
قسمت سر ریز سد
detachments
U
قسمت زیرامر
broadest
U
قسمت پهن
departments
U
قسمت هیئت
actine
U
قسمت خارجی
departments
U
قسمت شعبه
department
U
قسمت شعبه
active federal service
U
قسمت کادر
active installation
U
قسمت فعال
operating agency
U
قسمت اجرایی
administration building
U
قسمت اداری
advance detachment
U
قسمت پیشرو
advance detachment
U
قسمت سرجلودار
advance party
U
قسمت پیشرو
detachment
U
قسمت زیرامر
palmation
U
قسمت پنجهای
legs
U
بخش قسمت
vaward
U
قسمت جلو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com