English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surf U خیزاب دریاکنار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beached U دریاکنار
beach U دریاکنار
coasts U دریاکنار
sea board U دریاکنار
coast U دریاکنار
beaches U دریاکنار
coast guardsman U پاسبان دریاکنار
seasider U ساکن دریاکنار
maremma U زمین مردابی بد هوا در دریاکنار
afflux U خیزاب
wave U خیزاب
billows U خیزاب
waving U خیزاب
billow U خیزاب
waves U خیزاب
billowed U خیزاب
billowing U خیزاب
waved U خیزاب
whitecap U سفیدک خیزاب
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
surfy U دارای خیزاب زیاد
land swell U خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
lap n U خوردن خیزاب بکنار دریا
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
rip current U خیزاب یا موج تجاوز کننده بساحل
planegency U صدای خیزاب که بکرانه دریا بخورد
ground sea U خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
red tide [algal bloom] U سرخ خیزاب [سرخ شدن آب دریا در اثرانبوه شدن خزه ها]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com