English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
He is the best physician as physicians go. U نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
more frequently than ever <adv.> U نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
power play U وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
paragraphs U پاراگراف
paragraph U پاراگراف
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
paragraph assembly U جمع اوری پاراگراف
stickup initial U حرف درشت اول پاراگراف
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
drop cap U حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
widow U اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
orphaned U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
widows U اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
orphans U اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
harder U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hardest U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
standards U متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standard U متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
fish fag U زن بدزبان یابد دهان
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
CSLIP U نرخ ارسال داه افزایش می یابد
estate in reversion U هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
alternate U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
pipeline U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
ox fly U یکجور مگس که بزیرپوست گاو راه می یابد
pipelines U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
prosodemic U درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
Appetite comes with eating. <proverb> U با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد. [ضرب المثل]
overnight U مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
static economy U اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
wash in U پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
rarefaction U جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
backward chaining U روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
other <adj.> U سایر
i/o U فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
average propensity to save U میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
subscribers U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
other people U سایر مردم
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
tricking U خطوط
tricked U خطوط
trick U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
street railway U خطوط تراموا
isocline U خطوط هم شیب
cotidal lines U خطوط مدیکسان
dark lines U خطوط تاریک
spectral lines U خطوط طیفی
isovent U خطوط هم باد
line of flux U خطوط قوا
line of communications U خطوط مواصلات
line of induction U خطوط القا
line spacing U فاصله خطوط
leading U فاصله خطوط
line to line fault U تماس خطوط
dedicated lines U خطوط اختصاصی
symmetry lines U خطوط تقارن
isochromatique U خطوط همرنگ
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
closed traverse U خطوط متقاطع
zigzags U خطوط منکسر
front lines U خطوط مقدم
lines of force U خطوط قوا
emission spectrum lines U خطوط نشری
curvature lines U خطوط منحنی
curvature lines U خطوط مدور
lines of force U خطوط نیرو
zigzagged U خطوط منکسر
grid lines U خطوط شبکه
zigzagging U خطوط منکسر
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
outside lines U خطوط حمله
stream lines U خطوط جریان
absorption lines U خطوط دراشامی
absorption spectrum U خطوط جذبی
zigzag U خطوط منکسر
air way station U خطوط هوایی
extension lines U خطوط دنباله
along line U در امتداد خطوط
lines of communication U خطوط مواصلاتی
flow lines U خطوط جریان
flowlines U خطوط جریان
balmer lines U خطوط بالمر
head U توپی کامل و سایر متعلقات
leader U درباره سایر رکوردهای فایل
leaders U درباره سایر رکوردهای فایل
ceteris paribus U ثابت بودن سایر شرایط
river U سفیدی بین خطوط
trackage U خطوط راه اهن
rivers U سفیدی بین خطوط
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
open lines U خطوط باز شطرنج
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
meridians U خطوط نصف النهار
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
vermiculate U دارای خطوط موجی
meridian U خطوط نصف النهار
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
sheetlines U خطوط کناره نقشه
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
magnetic path U مسیر خطوط قوا
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
front lines U خطوط جلو جبهه
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
contours U خطوط تراز زمین
contours U خطوط کناره نما
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
grid interval U فاصله خطوط شبکه
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
contour interval U فاصله خطوط واصل
gules U خطوط موازی عمودی
contour lines U خطوط میزان منحنی
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
cutting line of force U قطع خطوط قوا
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
electric line of force U خطوط نیروی برق
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
collimate U منطبق کردن خطوط
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
purer U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purest U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
highlights U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted U جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
exhaustable resources U زغال سنگ و سایر مواد کانی
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
pure U پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
naves U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
negative diheral U تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
nave U سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
FMS U ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
fill U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com