Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contour lines
U
خطوط میزان منحنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
depth contour
U
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isohaline
U
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
stereocomparagraph
U
دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
Other Matches
curvilineal
U
دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
curvature lines
U
خطوط منحنی
contour strip cropping
U
کشت نواری برروی خطوط میزان
contour line
U
خط میزان منحنی
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
intermediate contour
U
میزان منحنی واسطه
index contour line
U
میزان منحنی اصلی
approximate contour
U
میزان منحنی تقریبی
counterinterval
U
فاصله میزان منحنی
contour interval
U
فاصله میزان منحنی
isogrive
U
خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
contour map
U
نقشه میزان منحنی دار
isogonic line
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
contour
U
محیط مریی دوره میزان منحنی
isogonal
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
isolead curve
U
خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
isobars
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar
U
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm
U
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
bond albedo
U
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
phillips curve
U
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
coragne line
U
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
lead curve
U
خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
curve
U
خط منحنی منحنی مسیر
curving
U
خط منحنی منحنی مسیر
curves
U
خط منحنی منحنی مسیر
tune
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
shift of a demand curve
U
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
tricking
U
خطوط
tricked
U
خطوط
cotidal lines
U
خطوط هم مد
trick
U
خطوط
zigzagging
U
خطوط منکسر
zigzags
U
خطوط منکسر
extension lines
U
خطوط دنباله
front lines
U
خطوط مقدم
fraunhofer lines
U
خطوط فرانهوفر
zigzag
U
خطوط منکسر
flowlines
U
خطوط جریان
flow lines
U
خطوط جریان
zigzagged
U
خطوط منکسر
outside lines
U
خطوط حمله
line to line fault
U
تماس خطوط
line of induction
U
خطوط القا
isostatic lines
U
خطوط ایزواستاتیک
lines of force
U
خطوط قوا
lines of force
U
خطوط نیرو
line of flux
U
خطوط قوا
isovent
U
خطوط هم باد
isocline
U
خطوط هم شیب
isochromatique
U
خطوط همرنگ
line of communications
U
خطوط مواصلات
lines of communication
U
خطوط مواصلاتی
grid lines
U
خطوط شبکه
line spacing
U
فاصله خطوط
equipotential lines
U
خطوط هم پتانسیل
dedicated lines
U
خطوط اختصاصی
stream lines
U
خطوط جریان
street railway
U
خطوط تراموا
along line
U
در امتداد خطوط
curvature lines
U
خطوط مدور
air way station
U
خطوط هوایی
dark lines
U
خطوط تاریک
closed traverse
U
خطوط متقاطع
absorption lines
U
خطوط دراشامی
absorption spectrum
U
خطوط جذبی
leading
U
فاصله خطوط
cotidal lines
U
خطوط مدیکسان
symmetry lines
U
خطوط تقارن
balmer lines
U
خطوط بالمر
spectral lines
U
خطوط طیفی
emission spectrum lines
U
خطوط نشری
microwave transmission lines
U
خطوط انتقال ریزموج
magnetic line of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
U
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
U
خطوط نیروی مغناطیسی
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
hypen ladder
U
خطوط تیره نردبانی
magnetic path
U
مسیر خطوط قوا
inside lines
U
خطوط حمله شمشیربازی
trackage
U
خطوط راه اهن
line of communications
U
خطوط ارتباطی زمین
dark line spectrum
U
طیف خطوط تاریک
vermiculate
U
دارای خطوط موجی
zigzag
U
خطوط جناغی پیوسته
contour interval
U
فاصله خطوط واصل
meridian
U
خطوط نصف النهار
meridians
U
خطوط نصف النهار
contours
U
خطوط تراز زمین
contours
U
خطوط کناره نما
crawl trench
U
خطوط رابط سنگرها
air line of communications
U
خطوط مواصلات هوایی
collimate
U
منطبق کردن خطوط
advance of defensive line
U
در جلو خطوط پدافندی
isohyetal map
U
نقشه خطوط هم باران
voltage between lines
U
ولتاژ بین خطوط
curvilinear ornament
U
زینتکاری با خطوط خمیده
cutting line of force
U
قطع خطوط قوا
leased line network
U
شبکه با خطوط استیجاری
sheetlines
U
خطوط حاشیه نقشه
open lines
U
خطوط باز شطرنج
zigzagged
U
خطوط جناغی پیوسته
zigzagging
U
خطوط جناغی پیوسته
electric line of force
U
خطوط نیروی برق
phraseogram
U
خط یا خطوط نماینده عبارات
zigzags
U
خطوط جناغی پیوسته
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
front lines
U
خطوط جلو جبهه
retrace blanking
U
خاموشی خطوط بازگشتی
equal cost lines
U
خطوط هزینه برابر
rivulose
U
دارای خطوط مارپیچی
sheetlines
U
خطوط کناره نقشه
grid interval
U
فاصله خطوط شبکه
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
hoseline
U
خطوط لوله لاستیکی
river
U
سفیدی بین خطوط
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
rivers
U
سفیدی بین خطوط
gules
U
خطوط موازی عمودی
infiltrate
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
sideline
U
خطوط طرفین میدان بازی
infiltrated
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
converging
U
تقارب خطوط وجود تشابه
lineolate
U
خط دار دارای خطوط ریز
sidelined
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
U
خطوط طرفین میدان بازی
sidelining
U
خطوط طرفین میدان بازی
floating lines
U
خطوط مواج عکس هوایی
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
convergent
U
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
lightface
U
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineolated
U
خط دار دارای خطوط ریز
converges
U
تقارب خطوط وجود تشابه
overhead trolley
U
خطوط هوایی ترن برقی
paleography
U
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
lpm
U
تعداد خطوط دردقیقه inutes
infiltrating
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
magnetic path length
U
طول مسیر خطوط قوا
lineaments
U
خطوط چهره صفات مشخصه
infiltrates
U
در خطوط دشمن نفوذ کردن
ingrain
U
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineament
U
خطوط چهره صفات مشخصه
converge
U
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
U
تقارب خطوط وجود تشابه
hierologist
U
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
image sharpness
U
خطوط مورب تحت زاویه معین
graticule
U
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
agonic line
U
خطوط رسم شده روی نقشه
crawl trench
U
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
hierology
U
علم خواندن خطوط قدیم مصر
t square
U
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
ring streaked
U
دارای خطوط گرد در روی بدن
ring straked
U
دارای خطوط گرد در روی بدن
line engraving
U
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
neatline
U
خطوط باریک حدود کناره نقشه
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
topographic map
U
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
oblique perspective
U
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
granite paper
U
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
raster scan graphics
U
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening
U
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
line drawing
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings
U
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures
U
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
raster
U
خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
main stripe
U
[خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
curvated
U
منحنی
curvate
U
منحنی
curve plotter
U
منحنی کش
curves
U
منحنی
curves
U
منحنی خم
curves
U
خط منحنی
curved
U
منحنی
curving
U
منحنی
curving
U
منحنی خم
curving
U
خط منحنی
nodes
U
منحنی
curls
U
خم منحنی
curled
U
خم منحنی
curl
U
خم منحنی
node
U
منحنی
j curve
U
منحنی جی
roundest
U
منحنی
s curve
U
منحنی اس
out of straight
U
منحنی
v curve
U
منحنی "وی "
inflexion
U
خم منحنی
crump
U
منحنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com