English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curled U حلقه کردن
curled U فردادن
curled U پیچاندن حلقه
curled U فر
curled U حلقه بردار
curled U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
curled U بولینگ روی یخ
curled U کرلینگ
curled U حلقه شدن
curled U پیچیدن
curled U تاب برداشتن فردادن
curled U خم منحنی
curled U کرل
curled U طره
curled U حلقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curled letter U کاهوی پیچ
curled leaf border U حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com