English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
machined U خطای ناشی از خرابی قطعه
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
machine U خطای ناشی خرابی سخت افزار
induced U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
machines U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machined U خطای ناشی خرابی سخت افزار
inducing U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induce U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
induces U خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
ambiguities U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguity U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
approximations U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximation U خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
cross linked files U در DOS-MS خطای ناشی از استفاده دو فایل از یک بخش از دیسک
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
frame U خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
component U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
crashed U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
intermittent error U خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
neuremia U اختلال پی ها
perturbation U اختلال
tribulations U اختلال
noise U اختلال
derangement U اختلال
irregularity U اختلال
distribance U اختلال
disorders U اختلال
disturbance U اختلال
disturbances U اختلال
line noise U اختلال
noises U اختلال
disorder U اختلال
tribulation U اختلال
impariment U اختلال
perturbations U اختلال
impairment U اختلال
line hit U اختلال خط
lalopathy U اختلال گویایی
interference U اختلال در سیگنال
factitious disorder U اختلال ساختگی
dysmenorrhea U اختلال قاعدگی
neuroses U اختلال اعصاب
emotional disorder U اختلال هیجانی
sexual disorder U اختلال جنسی
neuroses U اختلال روانی
kettle of fish U اشفتگی اختلال
neurosis U اختلال اعصاب
neurosis U اختلال روانی
dystonia U اختلال تونوس
unbalance U اختلال مشاعر
unbalances U اختلال مشاعر
radar trapping U اختلال رادار
mental abnormality U اختلال مشاعر
perturbation U انحراف اختلال
noise immunity U مصونیت از اختلال
neuremia U اختلال اعصاب
mental defectives U اختلال حواس
psychiatric disorder U اختلال روانی
mental disturbance U اختلال روانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
organic disorder U اختلال عضوی
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
unbalancing U اختلال مشاعر
quantization noise U اختلال تدریج
perturbations U انحراف اختلال
perturbation theory U نظریه اختلال
personality disturbance U اختلال شخصیت
paramnesia U اختلال حافظه
personality disorder U اختلال شخصیت
mental disorder U اختلال روانی
emotional disturbance U اختلال هیجانی
ageusia U اختلال چشایی
conduct disorder U اختلال رفتاری
time jitter U اختلال زمانی
unsoundness of mind U اختلال مشاعیر
dyspepsia U اختلال هضم
convulsive disorder U اختلال تشنجی
cyclic disorder U اختلال دورهای
apselaphesia U اختلال بساوشی
time flutter U اختلال زمانی
background noise U اختلال پس زمینه
developmental disorder U اختلال رشدی
character disorder U اختلال منش
clamper U برای قط ع اختلال
dissociative disorder U اختلال گسستی
dysbulia U اختلال اراده
thought disorder U اختلال فکر
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
maims U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
pip U اختلال مزاج خال
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
dyspeptic U دارای اختلال هاضمه
pipped U اختلال مزاج خال
pipping U اختلال مزاج خال
acopia U اختلال استنساخ شکل
affective disorders اختلال های عاطفی
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
amimia U اختلال بیانگری چهره
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
maiming U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
pips U اختلال مزاج خال
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
neurotic U دچار اختلال عصبی
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
protanomaly U اختلال سرخ بینی
maim U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
deranyement U اختلال مرهم زنی
dyscrasia U اختلال مزاجی یا دماغی
disorderliness U اختلال بهم خوردگی
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paresthesia U اختلال حس لمس بصورت خارش
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
noise U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signal U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signaled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signalled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
descended U ناشی
resulting U ناشی
dilettante U ناشی
dilettantes U ناشی
dilettanti U ناشی
emergent U ناشی
resulted U ناشی
even tual U ناشی
result U ناشی
due U ناشی از
amateurish U ناشی
gauche U ناشی کج
ills U ناشی
muffs U ناشی
Due to U ناشی از
on account of somebody [something] U ناشی از
skill less U ناشی
skilless U ناشی
therefrom U ناشی از ان
maladroit U ناشی
muff U ناشی
muffed U ناشی
muffing U ناشی
resultant U ناشی
mala filde U ناشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com