Perdic | حلقه کردن بوبین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (35 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	coil U	حلقه کردن بوبین
	coiled U	حلقه کردن بوبین
	coils U	حلقه کردن بوبین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	brussels U	دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
	base ring U	حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
	crisp U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisps U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crispest U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	crisper U	موجدارکردن حلقه حلقه کردن
	loop U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	looped U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	loops U	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	convolute U	حلقه حلقه کردن
	write enable ring U	حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
	positioning band U	حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
	choke oil U	بوبین
	solenoid U	بوبین
	winding bobbin U	بوبین
	grid coil U	بوبین
	leak coil U	بوبین عرضی
	low loss coil U	بوبین با تلفات کم
	inductance coil U	بوبین اندوکسیون
	bobbin U	بوبین نخ تار
	idle coil U	بوبین کور
	hexagonal coil U	بوبین شش گوش
	coil section U	مقطع بوبین
	coil form U	شکل بوبین
	telephone transformer U	بوبین اندوکسیون
	main coil U	بوبین اصلی
	induction coil U	بوبین اندوکسیون
	induction coils U	بوبین اندوکسیون
	coil form U	نوع بوبین
	coil resistance U	مقاومت بوبین
	measuring coil U	بوبین سنجش
	coil core U	هسته بوبین
	inductor U	بوبین اندوکسیون
	inductor coil U	بوبین اندوکتور
	coil capacity U	فرفیت بوبین
	nest U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	nests U	حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
	ferrules U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	ferrule U	حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
	magnetic coil U	بوبین میراکننده جرقه
	magnetic test coil U	بوبین ازمایش مغناطیسی
	air cored coil U	بوبین با هسته هوایی
	overcurrent coil U	بوبین جریان زیاد
	induction heating coil U	بوبین گرمایش القائی
	coil winding U	سیم پیچی بوبین
	coil field U	میدان مفناطیسی بوبین
	loop U	حلقه درون حلقه دیگر
	looped U	حلقه درون حلقه دیگر
	loops U	حلقه درون حلقه دیگر
	curls U	حلقه کردن
	interwreathe U	حلقه کردن
	curled U	حلقه کردن
	coil down U	حلقه کردن
	curl U	حلقه کردن
	inwreathe U	با حلقه گل احاطه کردن
	girdling U	حلقه احاطه کردن
	girdles U	حلقه احاطه کردن
	wreathing U	حلقه شدن یا کردن
	wreathe U	حلقه شدن یا کردن
	girdled U	حلقه احاطه کردن
	girdle U	حلقه احاطه کردن
	wreathed U	حلقه شدن یا کردن
	wreathes U	حلقه شدن یا کردن
	flemish U	حلقه کردن طناب
	fake U	حلقه کردن پیچیدن
	faked U	حلقه کردن پیچیدن
	fakes U	حلقه کردن پیچیدن
	engird U	احاطه کردن حلقه زدن
	enring U	احاطه کردن حلقه زدن دور
	hasty sling U	حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
	bight U	حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
	hang U	وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
	hangs U	وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
	wreathy U	حلقه حلقه شده
	purling U	حلقه حلقه شدن
	quoit U	حلقه پرتاب حلقه
	purled U	حلقه حلقه شدن
	purl U	حلقه حلقه شدن
	purls U	حلقه حلقه شدن
	eye bolt U	حلقه حلقه اتصال
	snap swivel U	حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
	traveler U	میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
	adjusting ring U	حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
	kopfring U	حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
	cycles U	حلقه
	cycled U	حلقه
	curls U	حلقه
	collar U	حلقه
	curled U	حلقه
	collars U	حلقه
	curl U	حلقه
	ran U	حلقه
	meshing U	حلقه
	looped U	حلقه
	gird U	حلقه
	whorl U	حلقه
	whorls U	حلقه
	lunette U	حلقه
	anadem U	حلقه گل
	loops U	حلقه
	vortices U	حلقه
	vortexes U	حلقه
	meshes U	حلقه
	vortex U	حلقه
	mesh U	حلقه
	loop U	حلقه
	coil U	حلقه
	eye U	حلقه
	coils U	حلقه
	fascia U	حلقه
	eying U	حلقه
	fascias U	حلقه
	eyeing U	حلقه
	hank U	حلقه
	earring U	حلقه
	link U	حلقه
	metamere U	حلقه
	hanks U	حلقه
	volution U	حلقه
	volute U	حلقه
	hoops U	حلقه
	hoop U	حلقه
	cycle U	حلقه
	coiled U	حلقه
	verticil U	حلقه
	wisp U	حلقه
	wisps U	حلقه
	for/next loop U	حلقه NEXT/FOR
	flower cup U	حلقه گل
	convolution U	حلقه
	convolutions U	حلقه
	reel U	حلقه
	wreaths U	حلقه گل
	wreath U	حلقه گل
	strop U	حلقه
	ear ring U	حلقه
	eyes U	حلقه
	gyre U	حلقه
	do while loop U	حلقه WHILE/DO
	ring U	حلقه
	grummet U	حلقه
	straps U	حلقه
	strap U	حلقه
	reeled U	حلقه
	bell-flower U	حلقه گل
	reels U	حلقه
	reeling U	حلقه
	curly U	حلقه حلقه
	ring aperture U	حلقه
	adaptor piece U	حلقه اتصال
	parrel U	حلقه ریسمان
	segments U	حلقه بند
	coil U	حلقه شدن
	segment U	حلقه بند
	nested loop U	حلقه اشیانهای
	nested loop U	حلقه تو درتو
	loop counter U	شمارنده حلقه
	segments U	بند حلقه
	coils U	حلقه شدن
	six membered ring U	حلقه شش عضوی
	grommet strop U	حلقه بافته
	coiled U	حلقه شدن
	hysteresis loop U	حلقه پسماند
	slip ring U	حلقه سایشی
	hysteresis cycle U	حلقه پسماند
	loop body U	تنه حلقه
	nested loop U	حلقه لانهای
	encircle U	حلقه زدن
	ocellus U	حلقه رنگی
	olympic rings U	5 حلقه المپیک
	open loop U	حلقه باز
	dial collar U	حلقه مدرج
	orbicularly U	حلقه وار
	eyelet U	حلقه چشم
	encircled U	حلقه زدن
	encircles U	حلقه زدن
	loop body U	بدنه حلقه
	life buoy U	حلقه نجات
	setting ring U	حلقه تنظیم
	hysteresis curve U	حلقه پسماند
	becket U	حلقه اتصال
	becket U	حلقه پارو
	loop checking U	مقابله حلقه
	encircling U	حلقه زدن
	bale sling strop U	حلقه بشکه
	eyelets U	حلقه چشم
	grommet U	حلقه ضامن
	mooring ring U	حلقه مهار
	lunette U	حلقه کشش
	annulation U	تشکیل حلقه
	annulated U	حلقه دار
	annulate U	حلقه دار
	annulary U	حلقه دار
	annular U	حلقه وار
	annular U	حلقه مانند
	looped U	حلقه شدن
	fairy ring U	حلقه قارچ
	armature loop U	حلقه ارمیچر
	end of reel U	انتهای حلقه