Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
collecting ring
U
حلقه جمع کننده جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
ring current
U
جریان در حلقه
ring current
U
جریان حلقه
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
protecting ring
U
حلقه حفافت کننده
setting ring
U
حلقه تنظیم کننده
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
current limiter
U
محدود کننده جریان
interchange current
U
جریان متعادل کننده
heating current
U
جریان گرم کننده
baffle
U
منحرف کننده جریان سیال
impluse circuit breaker
U
کلید قطع کننده جریان
grid current tester
U
ازمایش کننده جریان شبکه
baffles
U
منحرف کننده جریان سیال
baffled
U
منحرف کننده جریان سیال
baffling
U
منحرف کننده جریان سیال
impluse amplifier
U
تقویت کننده ضربه جریان
current breaker
U
کلید قطع کننده جریان
magnetic hysteresis angle
U
زاویه فاز جریان تحریک کننده
maximum current circuit breaker
U
کلید قطع کننده جریان حداکثر
inlet guide vane
U
تیغههای خنک کننده جریان ورودی
embolus
U
جسم مسدود کننده جریان خون
invisible
U
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
purling
U
حلقه حلقه شدن
purls
U
حلقه حلقه شدن
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
convolute
U
حلقه حلقه کردن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
ring aperture
U
حلقه
fascias
U
حلقه
hank
U
حلقه
cycle
U
حلقه
curled
U
حلقه
meshing
U
حلقه
hoop
U
حلقه
looped
U
حلقه
fascia
U
حلقه
curly
U
حلقه حلقه
grummet
U
حلقه
gyre
U
حلقه
vortex
U
حلقه
meshes
U
حلقه
cycled
U
حلقه
hanks
U
حلقه
ran
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
vortices
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
bell-flower
U
حلقه گل
loops
U
حلقه
cycles
U
حلقه
wreaths
U
حلقه گل
whorl
U
حلقه
whorls
U
حلقه
eye
U
حلقه
eyeing
U
حلقه
strap
U
حلقه
straps
U
حلقه
lunette
U
حلقه
coiled
U
حلقه
gird
U
حلقه
coil
U
حلقه
verticil
U
حلقه
volution
U
حلقه
volute
U
حلقه
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
flower cup
U
حلقه گل
convolution
U
حلقه
reeling
U
حلقه
reeled
U
حلقه
wisp
U
حلقه
reel
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
metamere
U
حلقه
eyes
U
حلقه
eying
U
حلقه
wreath
U
حلقه گل
loop
U
حلقه
strop
U
حلقه
reels
U
حلقه
hoops
U
حلقه
collar
U
حلقه
collars
U
حلقه
curl
U
حلقه
mesh
U
حلقه
link
U
حلقه
ring
U
حلقه
wisps
U
حلقه
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
curls
U
حلقه
coils
U
حلقه
earring
U
حلقه
anadem
U
حلقه گل
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
coiled
U
حلقه شدن
cincture
U
حلقه محوطه
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
coil down
U
حلقه کردن
coil
U
حلقه شدن
hysteresis curve
U
حلقه پسماند
six membered ring
U
حلقه شش عضوی
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
closed loop
U
حلقه بسته
spider band
U
حلقه عنکبوتی
closed loop
U
حلقه مسدود
setting ring
U
حلقه تنظیم
ringleader
U
سر حلقه رهبرشورشیان
stacking swivel
U
حلقه چاتمه
drawing blick
U
حلقه کشش
draw in
U
در حلقه دراوردن
coils
U
حلقه شدن
ringleaders
U
سر حلقه رهبرشورشیان
common link
U
حلقه معمولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com