Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
traverse
U
حرکت نمایشی اسب
traversed
U
حرکت نمایشی اسب
traverses
U
حرکت نمایشی اسب
traversing
U
حرکت نمایشی اسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
exhibitive
U
نمایشی
epideictic
U
نمایشی
expository
U
نمایشی
showdowns
U
نمایشی
flashier
U
نمایشی
flashy
U
نمایشی
scenic
U
نمایشی
showdown
U
نمایشی
flashiest
U
نمایشی
dramatic
U
نمایشی
dramatically
U
نمایشی
demonstration effect
U
اثر نمایشی
performing arts
U
هنرهای نمایشی
stagy
U
نمایشی صحنهای
figure skating
U
یخ بازی نمایشی
display architecture
U
معماری نمایشی
representative arts
U
فنون نمایشی
hot dogging
U
عملیات نمایشی
ideogramic
U
نمایشی تجسمی
ideogrammic
U
نمایشی تجسمی
expositive
U
نمایشی نمایشگاهی
false arch
U
قوس نمایشی
demo
U
نمونه نمایشی
the drama
U
تصنیف داستانهای نمایشی
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
demonstrability
U
نمایشی نمایش دادنی
showboat
U
نمایشی بازی کردن
display menu
U
فهرست انتخاب نمایشی
amphibious demonstration
U
عملیات نمایشی اب خاکی
performing
U
وابسته به هنرهای نمایشی
mock up
U
نمونه نمایشی کالا
amphibious demonstration
U
عملیات اب خاکی نمایشی
to put over a play
U
موافق بدادن نمایشی شدن
international demonstration effect
U
اثر نمایشی بین المللی
problem plav
U
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
exhibition game
U
بازی نمایشی به نفع خیریه
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
dramaturge
U
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monopolylogue
U
نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
varieties
U
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
variety
U
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
colours
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
colour
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
mosaic
U
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
thin window display
U
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
It was an enjoyable performance, if less than ideal.
U
این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
dramatic monologue
U
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
multiviewports
U
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
flat
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
monitors
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
analogues
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
shifted
U
حرکت
gestured
U
حرکت
stock-still
U
بی حرکت
gesture
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
statist
U
بی حرکت
travel
U
حرکت
stirs
U
حرکت
running
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
agog
U
در حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
stirrings
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
inert
U
بی حرکت
stationary
U
بی حرکت
frozen
U
بی حرکت
traveled
U
حرکت
stirabout
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
progressing
U
حرکت
progresses
U
حرکت
progressed
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
behaviour
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
progress
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
shift
U
حرکت
departures
U
حرکت
departure
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
motion
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
stillest
U
بی حرکت
stiller
U
بی حرکت
still
U
بی حرکت
traversing
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
traverses
U
حرکت
traverse
U
حرکت
gest
U
حرکت
geste
U
حرکت
haviour
U
حرکت
stills
U
بی حرکت
movement
U
حرکت
behavior
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
locomotion
U
حرکت
animations
U
حرکت
animation
U
حرکت
animals
U
حس و حرکت
animal
U
حس و حرکت
motioned
U
حرکت
oi
U
در حرکت
on the move
U
در حرکت
motioning
U
حرکت
maneuver
U
حرکت
stir
U
حرکت
stirred
U
حرکت
traversed
U
حرکت
motions
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
moves
U
حرکت
circulations
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
travels
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
moved
U
حرکت
pat
U
بی حرکت
move
U
حرکت
patted
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com