English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sinuating U حرکت سینوسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sinusoidal U سینوسی
sinusoidal current U جریان سینوسی
sinusoidal quantity U کمیت سینوسی
sinusoidal signals U علائم سینوسی
sinusoidal wave U موج سینوسی
sine curve U منحنی سینوسی
sine function U تابع سینوسی
sine wave U موج سینوسی
non sinusoidal wave U موج غیر سینوسی
plane sinusoidal wave U موج سینوسی صفحهای
damped sinusoidal quantity U کمیت سینوسی میرنده
gyrus U چین سینوسی مغز
phase of a sinusoidal quantity U فاز کمیت سینوسی
double amplitude peak value U مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
alternating current U جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
sinuous weft U نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
oi U در حرکت
departures U حرکت
stirred U حرکت
stock-still U بی حرکت
gesture U حرکت
gestured U حرکت
gesturing U حرکت
progress U حرکت
progressed U حرکت
motion U حرکت
as you were U حرکت از نو
stir U حرکت
shifts U حرکت
stirrings U حرکت
behavior U حرکت
behaviuor U حرکت
stirs U حرکت
otiose U بی حرکت
ambulation U حرکت
agoing U در حرکت
on the move U در حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
frozen U بی حرکت
departure U حرکت
motionless U بی حرکت
traversed U حرکت
afloat U در حرکت
geste U حرکت
agog U در حرکت
gest U حرکت
traverses U حرکت
traversing U حرکت
stationary U بی حرکت
shifted U حرکت
shift U حرکت
demeanour U حرکت
behaviour U حرکت
travels U حرکت
traveled U حرکت
traverse U حرکت
inert U بی حرکت
move U حرکت
maneuver U حرکت
animals U حس و حرکت
vapid U بی حرکت
moveless U بی حرکت
demeanor U حرکت
moved U حرکت
moves U حرکت
running U در حرکت
haviour U حرکت
travel U حرکت
animation U حرکت
square move U حرکت
stillest U بی حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
stiller U بی حرکت
stock still U بی حرکت
stirabout U حرکت
still U بی حرکت
animations U حرکت
circulations U حرکت
vowel point U حرکت
locomotion U حرکت
circulation U حرکت
statist U بی حرکت
pat U بی حرکت
scrolling U حرکت
motioning U حرکت
sedentary U بی حرکت
animal U حس و حرکت
motioned U حرکت
pats U بی حرکت
motions U حرکت
movement U حرکت
immobile U بی حرکت
patting U بی حرکت
patted U بی حرکت
stills U بی حرکت
mobiles U قابل حرکت
mobile U قابل حرکت
cycling U حرکت پاندولی
trends U مسیر حرکت
sail U حرکت کردن
sneak U حرکت پنهانی
translations U حرکت انتقالی
translation U حرکت انتقالی
sneaked U حرکت پنهانی
sneaks U حرکت پنهانی
dynamics U مکانیک حرکت
trend U مسیر حرکت
swirls U حرکت چرخشی
swirling U حرکت چرخشی
administrative movement U حرکت اداری
akinesthesia U فقدان حس حرکت
an abrupt departure U حرکت ناگهانی
angular travel U حرکت زاویهای
apparent motion U حرکت فاهری
arrow keys U حرکت دهد
skews U کج حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
braids U حرکت سریع
whirls U حرکت گردابی
actual movement U حرکت حقیقی
movement U حرکت دادن
seat U حرکت تعادلی
swirled U حرکت چرخشی
seated U حرکت تعادلی
swirl U حرکت چرخشی
seats U حرکت تعادلی
bob U حرکت تندوسریع
bobbing U حرکت تندوسریع
bobs U حرکت تندوسریع
absolute movement U حرکت مطلق
acinetic U مانع حرکت
silenced U ایست بی حرکت
slacks U گیر در حرکت
zigzagged U حرکت مارپیچی
dart U حرکت تند
zigzag U حرکت زیگزاگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com